رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • السبت ۱۱ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Saturday 20 April

چند شب گذشته، پشت صحنه سریال “در جستجوی آرامش” به کارگردانی سعید سلطانی و به تهیه کنندگی علی آشتیانی پور پخش شد و به طور رسمی پخش در جستجوی آرامش از شبکه پنج سیما پایان گرفت. سعید سلطانی تصویربرداری در جستجوی آرامش را بعد از نگارش ۴۰ قسمت فیلمنامه به نویسندگی حمید طاهری و صادق […]

چند شب گذشته، پشت صحنه سریال “در جستجوی آرامش” به کارگردانی سعید سلطانی و به تهیه کنندگی علی آشتیانی پور پخش شد و به طور رسمی پخش در جستجوی آرامش از شبکه پنج سیما پایان گرفت.

سعید سلطانی تصویربرداری در جستجوی آرامش را بعد از نگارش ۴۰ قسمت فیلمنامه به نویسندگی حمید طاهری و صادق خوشحال در آذر ماه ۱۳۹۵ آغاز کرد و در تیر ماه ۱۳۹۶ جلسات تصویربرداری خاتمه یافت.

سریال سعید سهیلی داستان دو دوست گرمابه و گلستان قدیمی را روایت می کرد که در یک شرکت داروسازی با هم به فعالیت مشغول هستند و وقتی یکی از کارمندان، اشتباهات فرمولی در داروی ضد سرطان را افشا می کند، دوستی فرزاد ساری و بهروز امینی به خطر می افتد.

سعید سلطانی کارگردان کارکشته ای است و سریال های خوبی را به ویژه با مضمون خانواده در شبکه های مختلف سیما روی آنتن برده است که می توان به “پس از باران” و “ستایش” اشاره کرد. سریال هایی که در زمان پخش آنها، خیابان ها خلوت می شد و مخاطب هر قسمت با شوق فراوان دنبال می کرد.

در جستجوی آرامش در انتخاب بازیگر به خصوص مرتبط با دو نقش اصلی به درستی عمل می کند زیرا مهدی هاشمی در نقش بهروز امینی و داریوش فرهنگ در نقش فرزاد ساری با یکدیگر دوستی دیرینه ای دارند. دوستی آنها به سالها قبل، سال دوم تحصیل در رشته‌ کارگردانی تئاتر از دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بر می گردد که بعدها با ساخت سریال “سلطان و شبان” به کارگردانی داریوش فرهنگ و بازی مهدی هاشمی ادامه یافت. آخرین همکاری مشترک آنها به فیلم سینمایی “دو فیلم با یک بلیط” به کارگردانی داریوش فرهنگ بود. و با استناد به سطور بالا، قرارگیری دو دوست قدیمی در یک سریال با محوریت دوستی و خانواده از نکات خوب در مرحله انتخاب بازیگر به شمار می رود.

توضیح در مورد شخصیت های در جستجوی آرامش را به صورت زیر خلاصه می کنم، در صورتی که در جستجوی آرامش را به دو بخش تقسیم کنیم:

بخش اول؛ افشای راز اشتباهات فرمول در داروی ضد سرطان

و بخش دوم؛ اعتراف فرزاد ساری به پنهان کاری درباره آتش سوزی انبار و مرگ پدر کیوان

کنش ها و رفتارهای شخصیت ها از جمله، فرزاد ساری، بهروز امینی، ناهید شمس، حسام، سارا، سیامک، مستوفی، ملیحه، نگین، کیوان و آذر در طول حدود سی قسمت دچار گنگی و ابهام است و نیت ها و انگیزه های شخصیت ها به درستی برای تماشاگر تعریف نمی شود. از اینرو، اینطور به نظر می رسد که از ابتدا قصد نویسندگان و سازندگان پرداخت بُعد علمی شخصیت بهروز امینی و دسیسه ها برای در اختیارگیری فرمول داروی ضد سرطان او از سوی شرکت های تولید داروی خارجی باشد اما به علت تعدد شخصیت ها و داستان های فرعی پیرامون آنها، تماشاگر وقتی به داستان اصلی ورود پیدا می کند که از جنجال های خانوادگی خانواده های ساری، امینی و مشتاق خسته شده است و برای تغییر فضا نیاز به یک داستان جدید دارد تا مشتاقانه در جستجوی آرامش برای شخصیت های در جستجوی آرامش باشد. موضوع نخبگی بهروز امینی باید به صورت برجسته تری در طول سریال مطرح می شد و جایگاه علمی او تا خطرهای موجود پیرامون وی از قبیل دسیسه چینی و ترور باورپذیری بهتری پیدا کند.

در بخش فیلمنامه باید گفت که نویسندگان با ارفاق عملکرد قابل قبولی داشته اند.در صورتی که از مقدمه چینی های ابتدایی و پرداخت بیش از حد شخصیت های مکمل و اتفاقات پیرامون دکتر امینی و دکتر ساری کاسته و مستوفی در پس پرده برای مدت مدیدی در جایگاه شخصیت شرور داستان نگه داشته نمی شد، دکتر امینی جایگاه خودش را به عنوان شخصیت اصلی از دست نمی داد. انتهای سریال این ذهنیت را به وجود می آورد که اتفاقات رخ داده برای شخصیت اصلی به ویژه دکتر امینی همگی از سوی مستوفی به عنوان یک عامل نفوذی از سوی بیگانگان زمینه چینی شده و تمام بلاهایی که بر سر بهروز امینی آمده بود، از یک جایی آب می خورد در صورتی که گره افکنی های ایجادشده به وسیله نویسندگان هیچ گاه حاکی از اعمال قدرت خارجی نبوده است از اینرو، پایان بندی نهایی و ظهور ناگهانی مستوفی در نقش شخصیت شرور و پشت پرده همه قضایا باورپذیر نبود.

در بخش بازیگری، داریوش فرهنگ و مهدی هاشمی بازی های خوبی از خودشان به نمایش گذاشتند. فرشته سرابندی در سیر خطی یکنواخت بازی های پیشین خودش قدم برمی داشت. عطا عمرانی هنوز همان جوان فیلمبردار (ماه و پلنگ) است که برای دستیابی به خواسته هایش زمین و زمان را به هم می دوزد. مهتاب ثروتی و صحرا اسداللهی هر دوی آنها به ترتیب بعد از بازی در سریال (کیمیا) به کارگردانی جواد افشار و فیلم سینمایی (فروشنده) به کارگردانی اصغر فرهادی در نقش های فرعی، نخستین تجربه بازی در نقش های مکمل اصلی را در جستجوی آرامش به دست می آورند و هر دو و به خصوص صحرا اسداللهی بازی تحسین برانگیزی ارائه می دهند. حدیث امیرامینی بعد از تجربه گرفتاری در دام عشق یک مرد مسن در سریال (همه چیز آنجاست) به کارگردانی شهرام شاه حسینی اینبار راه نرفته در نقش قبلی را تا به آخر می رود و با فرجام خوبی رو به رو نمی شود.حدیث میرامینی، روانشناسی شخصیت شیزوفرنیک نگین را بی کم و کاست نشان داده بود.پرویز فلاحی پور همزمان با بازی در نقش (حشمت) با شخصیت پردازی خاکستری در سریال (شهرزاد) در در جستجوی آرامش مردی را به تصویر می کشد که در قسمت های ابتدایی همذات پنداری مخاطب را حتی در پلان های صحبت آذر و مستوفی با فرزاد و سارا از طریق اسکایپ برمی انگیزد و در قسمت های پایانی یک جانی بالفطره می شود که جان آدم را به لب می رساند ولی فلاحی پور دو سر یک طیف را خوب بازی کرده است. کمند امیرسلیمانی در در جستجوی آرامش بعد از مدت ها در نقشی متفاوت ظاهر می شود و می تواند تماشاگر را با بازی خودش همراه کند هرچند که در ابتدای حضور او در سریال شاید نقش او مورد پسند مخاطب قرار نگیرد به دلیل سابقه ای که از کمند امیرسلیمانی در نقش های مثبت در ذهن داشته است ولی به مرور تناسب نقش آذر با کاراکتر کمند امیرسلیمانی باعث باورپذیری شخصیت آذر می شود. پژمان بازغی همچنان به بازی در نقش های گوناگون ادامه می دهد و نه در حد کمال ولی تا حد مطلوبی از عهده نقش ها برمی آید زیرا با توجه به چهره و فیزیک او،نقش های پیشنهادی به بازغی طیف گسترده تری را در بر می گیرد.همچنین نباید بازی خوب بازیگر نقش بازپرس را از یاد برد که متاسفانه، نام او در جستجوهای اینترنتی پیدا نشد. در نهایت اینکه بازی های استاد جمشید مشایخی در طول سالیان گذشته تبدیل به نقش آدمی موسفیدکرده، عالِم و شمع گونه شده است و دیگر حلاوت و شیرینی نقش های ماندگار پیشین وی (قیصر و گاو) را ندارد. هر چند که ایشان ادعا کرده اند که برای کمک به کارگردان های جوان اینگونه نقش ها را می پذیرند اما در طرف دیگر، از هم نسلان پدر سینما و تئاتر ایران (از القاب استاد جمشید مشایخی)، علی نصیریان قرار دارد که آخرین نقش آفرینی شان به سریال (شهرزاد) مربوط می شود و عدم حضور نصیریان در فصل دوم، شهرزاد را با چالشی اساسی مواجه کرده است و بدون وجودش، یک پای سریال می لنگد.

در بخش موسیقی، بهزاد عبدی با آهنگسازی و محمد معتمدی در کنار غلامرضا طریقی شاعر، حق مطلب را در مورد سریال در جستجوی آرامش ادا می کنند.

طراحی صحنه و لباس محسن آهنگرانی و تصویربرداری ناصر محمود کلایه در سطح استانداردهای تلویزیونی ایران بود.در مجموع، قاب های آرام ناصر محمود کلایه زندگی ناآرام شخصیت ها را به تصویر می کشید.

گریم بسیار خوب عمل کرد و شخصیت ها ما به ازای بیرونی خودشان در جامعه را به درستی نمایندگی می کردند. ایمان امیدواری که سال گذشته برای چهره پردازی زیر سقف دودی به کارگردانی پوران درخشنده سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی از سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را به دست آورد، بار دیگر در در جستجوی آرامش ثابت کرد که او در حال حاضر در زمره بهترین چهره پردازان سینما و تلویزیون ایران قرار دارد.

من حیث المجموع، در جستجوی آرامش در بخش اول از افشای راز اشتباهات فرمول در داروی ضد سرطان به بعد،عملکرد متوسط رو به ضعیفی داشت ولی در بخش دوم بعد از اعتراف فرزاد ساری به پنهان کاری درباره آتش سوزی انبار و مرگ پدر کیوان تغییر سطح کیفی سریال قابل مشاهده بود و در مسیری هموار به حرکت خودش ادامه می داد.

سعید سلطانی شاید نتوانسته باشد به دلیل نقص های موجود در در جستجوی آرامش خیابان ها را مانند گذشته خلوت کند ولی در بخش کارگردانی و میزانسن عملکردی قابل دفاع داشته است هرچند که گاهی عدم یکنواختی بازی ها در برخی قسمت ها به چشم می خورد.و اینکه در جستجوی آرامش بعد از پس از باران و ستایش با کمی اغماض می تواند یکی از آثار خوب او لقب گیرد.

سینماخانه / فرزاد جمشیددانایی

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار