سینمای ایران » یادداشت ها
کد خبر : 32870
شنبه - 22 دی 1397 - 18:26

«بمب؛ یک عاشقانه» روایتی از جنگ و صلح

پیمان معادی در دومین تجربه فیلمسازی اش پس از برف روی کاج ها به روایتی از عشق در دل شب های پرالتهاب موشک باران تهران در نیمه دهه شصت پرداخته است. فیلم در پرداخت جزئیات  هم در روابط میان آدم ها و نیز از حیث عناصر و نشانه های مرتبط با آن موقعیت مکانی و زمانی و چینش آنها در تصاویر چیره دستانه عمل می کند و موفق می شود با حداقل مکالمه میان دو کاراکتر محوری اش یعنی ایرج (پیمان معادی) و میترا (لیلا حاتمی) دست کم تا دوسوم میانی به تمامی تماشاگران را با فضای فکری و فرهنگی حاکم بر زندگی شان آشنا سازد و همذات پنداری آن ها را در مواجهه با این رابطه زناشویی و در واقع کشف و تحلیل فقدان این رابطه جلب کند.

«بمب؛ یک عاشقانه» با انتخاب شغل شخصیت مرد به عنوان ناظم مدرسه به دل مناسبات این قشر در آن سال ها و نیز نقد سیاست های حاکم بر امور آموزشی و پرورشی نیز گریزی می زند و با انتخاب لحنی درست که در مواقعی جنبه های کمدی و مطابیه آمیزمی یابد به تلطیف سختی و جدیت حاکم بر رویکردهای تربیتی آن دوران و در نگاهی وسیع تر به تعدیل میزان التهاب حاکم بر بستر اثر به واسطه سایه جنگ می پردازد.

برگ برنده ی معادی در بمب نگارش فیلمنامه ای دقیق و پر از جزئیات است که با وجود قصه ای نه چندان پررنگ اما با افزودن خرده روایت هایی جذاب توانسته با رعایت معیارهای درست اجرایی چه از حیث طراحی صحنه و لباس (با بیشترین میزان تطابق با حال و هوای آن دوران  درنظر بینندگان چه مردمان آن روزگار و چه مخاطبین این زمان) و یا قاب بندی (به مدد حضور محمود کلاری) و نیز دکوپاژ فکر شده، بایسته و موقرش که حسی از سکون را آن هم در بطن فضایی پرالتهاب با هوشمندی به باور مخاطب بنشاند.

رویکرد معادی در طرح و بسط تم اصلی فیلم یعنی عشق و در پیش گرفتن نگاهی موازی در شکل گیری علاقه و مهر یکی از دانش آموزان مدرسه به دختر مسافر همسایه در شب های سراسر اضطراب و نگرانی موشک باران و سکوت و سردی میان ایرج و میترا در اوج هیاهوی ساکنین ساختمان در پناه بردن به زیرزمین و بارش بی امان موشک ها و گلوله ها به روایت پارادوکسیکال جذابی می انجامد و مخاطبین را به دنبال کردن بیش از پیش آن ترغیب می نماید.

فیلم هر آنچه در پرداخت شخصیت های مرد موفق و ملموس عمل می کند در شکل دهی کاراکترهای زن دچار نواقصی است. به عنوان نمونه می توان از ارائه تصویری بدیع از مدرسه و ترسیم ارتباطات مدیر و معاونین و معلمان از یک سو و نیز مناسبات تربیتی کادرآموزشی در برابردانش آموزان اشاره نمود. در حالیکه این اثر بخشی در رابطه میان میترا با یکی از شاگردانش قوت لازم را نمی یابد و فراترازسطح پیش نمی رود.

«بمب؛ یک عاشقانه» در دومین گام فیلمسازی پیمان معادی به عنوان جهشی قابل اعتنا به حساب می آید و می تواند فاصله معادی- بازیگر از معادی- فیلمساز را تا حد محسوسی کاهش دهد و نیز روح و جانی تازه به پیکر نحیف سینمای ایران بدمد.

سینماخانه / حمید عبدالحسینی