رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • الأربعاء ۱۵ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Wednesday 24 April
  • پنجشنبه 22 اردیبهشت 1401 - 14:23
  • کد خبر : 96764
  • تئاتر
  • چاپ خبر : رضا مرادی نژاد: از تنهایی های کرونا گفت

به گزارش سینماخانه؛ به بهانه روی صحنه رفتن نمایش «از خواب تو بیدار خواهم شد» گفتگوی اختصاصی داشته ایم با رضا مرادی نژاد کارگردان این نمایش: از رزومه هنری خودتان بفرمایید. از سال ۱۳۷۹ با دوره های آموزشی کانون پرورشی حر شروع کردم و در دانشگاه سوره، ادبیات نمایشی خواندم. ۵یا۶کار نوشتم و اجرا بردیم و […]

به گزارش سینماخانه؛ به بهانه روی صحنه رفتن نمایش «از خواب تو بیدار خواهم شد» گفتگوی اختصاصی داشته ایم با رضا مرادی نژاد کارگردان این نمایش:

از رزومه هنری خودتان بفرمایید.

از سال ۱۳۷۹ با دوره های آموزشی کانون پرورشی حر شروع کردم و در دانشگاه سوره، ادبیات نمایشی خواندم. ۵یا۶کار نوشتم و اجرا بردیم و بیشتر در تصویر بازی کردم و نوشتم.

چه شد که تصمیم به کارگردانی گرفتید؟

من اغلب می نویسم و خودم بازی کنم ولی خب خیلی از دوستان علاقه داشتند که آن متن ها رو بازی کنند و اینجور شد که کارگردانی کردم.

روند تمرین چطور بود؟

ما به صورت صحنه ای و گروهی تمرین می کردیم و برای هر صحنه بچه ها اتود می زدند و آقای عبدالهی بازنویسی می کردند و همان رو تمرین می کردیم. تمرین ها حدوداً ۶ ماه طول کشید. ابتدا قرار بود سالن مهرگان اجرا برویم و متاسفانه نشد و دقیقا نمیدانم دلیلش چه بود ظاهراً مدیریتش عوض شد یا چیز دیگری دقیق نمیدانم. در نهایت با مدیریت شانو ، سرکار خانم صادقیان صحبت کردیم و با لطف جناب دکتر صادقی کار را برای اجرا به شانو آوردیم.

چرا این متن رو انتخاب کردید؟

در این دو سال پاندمی کرونا من متنی نوشتم با عنوان بالارفتن سوزن از سیاهرگ که ماجرای تنهایی یک مادر و دختر بود که متاسفانه مجوز نگرفت. قصد نداشتم کار کنیم تا اینکه آقای عبدالهی زحمت بازنویسی متن را کشیدند و دیدیم خیلی نزدیک به آنچه قبلاً بوده هست. صحبت کردیم با دوستان و تصمیم گرفتیم اجرا ببریم.

در این مدت همه گیری بیماری کرونا؛ خیلی ها عزیزانشان را از دست دادند و تنها شدند و در این نمایشنامه تم اصلی به تنهایی در اثر ابتلا و مرگ به کرونا اختصاص داشت که به نظرم نکته بسیار غم انگیزی هست. برخلاف همه که سعی دارند مردم رو بخندانند گروه ما عقیده داشت که با وجود این غم ها و مشکلات ما بلد نیستیم مردم را بخندانیم و چرا باید مردم را به زور بخندانیم وقتی عصبی اند. دیدم که می شود مردم را سرگرم کرد با داستان امروزی و با زندگی آدم های متوسط رو به بالا. می شود قصه درست کرد و خدا رو شکر که استقبال خوبی شده و ما ۱۰ شب اجرا داریم و گفتیم اگر استقبال خوب باشد تمدید می کنیم. خب این جور سالن ها هزینه زیادی دارند، حق هم دارند. کارمند دارند هزینه های جانبی بالا است. از همین رو تصمیم گرفتیم اگر مخاطب بود به اجرا ادامه بدهیم. خدا رو شکر استقبال به صورت تقریبی خوب بوده است. تا اینجا نقطه نظرات مثبتی داشتیم. انشالله تا انتهای اجرا به همین منوال باشد.

به عنوان فردی که سال ها در این حیطه فعالیت می کنید شرایط حال حاضر تئاتر کشور رو چطور می بینید؟

وضعیت این حرفه از دور پر رنگ و لعاب است ولی درونش متاسفانه مصیبت بار می باشد. اداره تئاتر تعطیل شده است. تمام پلاتوها و سالن ها پولی شده است. تمام تئاترها بستگی به حضور تماشاچی دارد. حضور تماشاچی هم بستگی دارد به حضور سلبریتی، سلبریتی بستگی دارد به پول، پول هم بستگی دارد به تهیه کننده. تهیه کننده می آید می گوید بازیگر این فرد نباشد و یک فرد دیگری رو می آوریم. می گوییم آقا این بازیگر هزینه اش زیاد است. می گوید با من و به راحتی بازیگری که ماه ها تمرین کرده را بی رحمانه بیرون می کنند. الان تئاتر بیشتر شبیه یک شو و محفلی برای عکس انداختن است. در صورتی که ما یاد گرفتیم تئاتر باید جایی باشد برای اندیشیدن و فکر کردن و افزودن به دانش و شعور ما هر چند اندک. من احساس می کنم وقتی بودجه اماکن فرهنگی قطع می شود و کمک هزینه گروه ها پرداخت نمی شود و وقتی جاهایی سر برآورده اند به عنوان تماشاخانه که نه آدم فرهنگی دارند، نه تجهیزات یک سالن را دارند و نه رفتار فرهنگی دارند. دیگر انتظار خاصی نمی شود داشت. خدا رو شکر اینجا دکتر صادقی یک نظارتی دارند. متفاوت برخورد می کنند؛ اما متاسفانه خیلی از سالن ها مثل رستوران برخورد می کنند. ما نقدر سالن داریم که باید پر بشود. نمی فهمم چرا در سالن ۸۰ نفره از ۶ تا ۹ شب ۴ تا اجرا باید روی صحنه برود. در حالی که سالن اصلا تهویه ندارد و اگر خدایی نکرده آتش سوزی بشود از یک در کوچک باید بزنند بیرون. خب شما اول شرایط و استانداردها را باید فراهم کنید بعد بیاید قیمت نجومی بدهید و البته ناگفته نماند که تقصیر خود گروه ها هم هست در یک سالن بی کیفیت یه کار بی کیفیت می برند اجرا و این اندک مخاطبی که از این تئاتر به آن تئاترمی رود هم ریزش پیدا می کند.
گاهی می بینید یک سالنی که ابعاد کوچک دارد، اجرایی دارد با ۳۰ تا عوامل و ۳۰ تا بازیگر و وقتی می پرسیم چرا انقدر زیاد، می گویند اینها دانشجو هستند و هرکدامشان شبی ۱۰ تا مخاطب بیاورند سالن پر می شود. واقعا چرا؟؟؟…خودگویی و خودخندی و این برایم بی معنا است که یک جای دولتی از مردم دارد پول و مالیات می گیرد و یک هنرمند برای تمرینش باید پول پرداخت کند. من نمی گویم دولت پول بدهد، می گویم آن سالن هایی که در اداره تئاتر بود و تعطیل شد جایگزینش چه گذاشتیم. وقتی که ۲۰ تا پلاتو تمرین دولتی تعطیل می شود باید ۵۰ تا حداقل پلاتو بدهید. وقتی در هر سال حداقل ۱۰۰۰تا خروجی دانشجو هنرهای نمایشی ات داریم. چقدر بستر فراهم شده که اینها کارکنند. وقتی هیچی فراهم نکردیم و همان اندک جاها هم به دلایلی که شاید موجه هم باشد تعطیل می شود. خب وضعیت به همین شکل درمی آید. قبلاً ۵ تا ۶ تا سالن بود الان در تهران شبی ۹۰ تا اجرا انجام می شود. از یک طرف خوب است اما چقدر تماشاگر دارد. اصلاً چقدر تلاش می کنند برای تماشاگر و چقدر تاثیر گذار است. به نظرم اوضاع اسفناک است و ما مبتذل شدیم و این فقط در نمایش نیست. در نقاشی در موسیقی در مجسمه سازی هم هست. مبتذل بودن فقط به معنای اروتیک بودن نیست. بلکه این است که با هر شکل و صورتی فقط باشیم. خدا سایه بزرگان را برای ما نگه دارد. آقای بیضایی آقای چرمشیر…. سایه شان مستدام. ما با امید زنده ایم. و امیدواریم یک روز همه چی بهتر بشود.

سینماخانه

گفتگو : حمید عبدالحسینی
برگردان : آرام طالشی
هماهنگی : فراز شیخ حسنی

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار