رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 6 خبر


  • جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
  • الجمعة ۱۰ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Friday 19 April
  • جمعه 10 تیر 1401 - 19:34
  • کد خبر : 100699
  • تئاتر
  • چاپ خبر : رسول نجفیان: دغدغه کشف استعدادهای تازه را دارم

به بهانه اجرای نمایشنامه خوانی «مهمان و خواستگاری» در پردیس تئاتر شهرزاد گفتگوی کوتاهی داشتیم با رسول نجفیان یکی از خوانش گران نمایشنامه «مهمان و خواستگاری» : اندکی در زمینه همکاری با این اثر بفرمایید؟ من قبلاً هم با خانم طباطبایی تجربه ای داشتم و دغدغه من کشف استعدادها است. از کارایشان خوشم آمد و بعد […]

به بهانه اجرای نمایشنامه خوانی «مهمان و خواستگاری» در پردیس تئاتر شهرزاد گفتگوی کوتاهی داشتیم با رسول نجفیان یکی از خوانش گران نمایشنامه «مهمان و خواستگاری» :

اندکی در زمینه همکاری با این اثر بفرمایید؟

من قبلاً هم با خانم طباطبایی تجربه ای داشتم و دغدغه من کشف استعدادها است. از کارایشان خوشم آمد و بعد از گذشت مدتی ایشان تماس گرفت و از من خواستند که کار کنند و برای من بسیار جالب بود و قرار شد چخوف خوانی کنیم. چخوف زیباییش از سادگی هایش است اما سادگی آسان نیست. چخوف عشق ها، گذشت ها و به خصوص آن اشراف زادگی که در نوشته هایش در حال از بین بردن است. من دیدم خواستگاری چخوف خیلی به شرایط الان ما نزدیک است.
مهمان رو من سالها پیش کار کرده بودم. مجدد تصمیم گرفتیم کار کنیم و خدا رو شکر خانم شادی احدی فر و شایان اسماعیلی قرار شد تمرین ما را به عهده بگیرند. بازیگر تئاتر و کارگردان باید بداند درک ضرورت جامعه چه هست تا یک متنی را انتخاب کند و کار کند. ضرورت جامعه چیست؟ این که به شما بگویند یک نفر در آفریقا عطسه میکند. شما می گویید چه ربطی دارد… اما همین من اگر بگویم یک نفر در آفریقا کرونا را شفا میدهد، شما سریع میگویید… ااا کجا است چجوری؟… پس ضرورت این هست. هنرهم باید این باشد و نیازهای بشری از غم ها شادی و ناراحتی را بگیرد و ارائه بدهد. باید درک اخلاق ادبی داشته باشید تا بتوانید خوب ارائه بدهید.
من در خیلی از کارها برای حمایت از جوانان به صورت رایگان می روم کار را ببینم. به هر حال کار ما هم خمس و ذکاتی دارد و من اینگونه ادای دین می کنم. به هرحال دست هایی باید گرفته شود. امیدوارم نوک سوزنی موفق بوده باشم.

می خواستم ارزیابی شما به عنوان یک هنرمند پیشکسوت از شرایط هنری جویا شوم

بهترین مثالی که می تونم بزنم، همان مثال عطسه و عطسه شفابخشی کرونا است. مثلا در دوره حافظ، شما فکر می کنید شاعری مثل اون نبود؟! دهها شاعر مثل حافظ شعر می سرودن. در دوره سلطان محمود غزنوی، فردوسی را مبتذل سرا می دانستند که در مورد جنگ و … شعر میگود. انوری و عسجدی آنقدر پول و طلا گرفتند که لوله هنگ یا همان آفتابه دستشویی شون هم از طلا بوده، یعنی بی ارزش ترین چیزهاشون. اما فردوسی تمام ثروتش رh گذاشت و به فقر رسید تا شاهنامه رو بسراید. الان در دانشکده ادبیات وقتی می خواهند تدریس کنند، با وجودی که انوری و عسجدی شعرای بسیار تکنیکی هستند، ولی ضرورتی بر تفسیر و تعلیم تکنیک آنها نیست. لیکن فردوسی هست که ماندگار است. در هنر امروز هم همینطور، یک نفر هست که هدفش، خودنماییه. ممکن پول هم داشته باشد که خوب مضاعف بر آن خودنمایی هست. این هنرها برای دخترخاله و پسر خاله و… کاربرد داره. به خود من هم پیشنهاد شده در ازای اینکه هزینه کار من رو بدن، مثلا ًدخترشون بازی کند. این افراد میایند و میروند و ماندگار نیستند. یک ضرب المثل هست که میگه، “اومد لب بوم قالی رو تکون داد، قالی خاک نداشت، خودشو نشون داد”. گاهی هست که ما به عنوان هنرمند کار هنری می کنیم که خودمان رو نشون بدیم که این میرود و تموم میشود. ولی اآن هنری که بیاد و بقول آن مثل خاکی ازش بلند شود، چه میشه. شرایط الان رو من بد نمیدونم. چون در هر رو، همه دارند تلاش می کنند. مهم اینه که اثری که بجا می مونه ماندگار و بدردبخور باشه. به قول جناب سعدی عالم بی عمل مثل زنبور بی عسل است.  مثلاً شما در ذهنت هزاران رمان بنویسی، تا به منصه ظهور نرسد فایده ای ندارد. چرا؟ چون من باید بتوانم آن را بخوانم.
مارسل برونس وقتی در جستجوی زمان ازدست رفته را نوشته، کاملا دغدغه شخصی اش هست، ولی آنقدرآن رو درست و هنرمندانه تشریح می کندکه جهان شمول میشوده، یا جیمز جویس و ویرجینیا وولف. کلا بخواهم بگویم اینکه درک ضرورت اینکه چه باید بگوییم و برای چه بسیار حائز اهمیت هست.

در پایان در مورد فعالیت های این روزهای خودتون هم بفرمایید.

من سالها است به عنوان نویسنده، کارگردان، بازیگر و آهنگساز کار می کنم. یکی از شعرهام هم که رسم زمونه بود و خیلی گل کرد که شعر و ملودیش مال خودم بود. در زمینه ای که درحال حاضر به شدت فعالم موسیقی هستم. اما اخیرا سریالی بنام ژرفابند کار می کنم که تمام داستانهای ادبیات رو جمع آوری کردم در مورد مسایل روز . در پنجاه قسمت برای شبکه آموزش، با اشعار و روایاتی از بزرگان ادب همراه با موسیقی و ترانه و ملودی های فولکلور که از روستاها و اقصا نقاط جمع آوری کردم. داستانی خوانده میشود، گروه کر شعرش رو آواز می کند و بازیگران، شمایل گردانی می کنند. این آخرین کار من در زمینه تصویر هست که مشغول هستم. مارهای تطبیقی ادبی و… و روی آثار نیچه کار می کنم. کتابی هم در مورد فردوسی که مستند در اون کتاب اذعان می کنم، فردوسی برای طلا شاهنامه نسرود.
ممنون از شما که وقت خودتون رو دراختیار ما قراردادین. بآرزوی موفقیت برای شما استاد ارجمند

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار