مهم ترین خصیصه «یادگار جنوب» بدعت هایی است که در فیلمنامه اش بنا می نهد. شکل روایت و فرم چینش و پنهان کردن اطلاعات به منظور درگیر کردن ذهن مخاطب در جست و جوی دستیابی به خط و ربط قصه از امتیازات اثر است هر چند که در مواردی رادیکال می شود و همین ممکن است بیننده را از دنبال کردن ماجرا پرت کند. دوماری و پورامیری در کارگردانی نیز شسته رفته عمل می کنند و استاندارد لازم در شیوه اجرا مشهود است. اما «یادگار جنوب» یک مسئله بزرگ دارد و آن تعدد خرده روایت هایی است که جان اثر را می گیرد و با شاخ و برگ های فراوان مانع از قدرت و قوام تنه اصلی فیلم می گردد. حضور وحید رهبانی در کاراکتری متفاوت یکی از نقاط مطلوب و جذاب «یادگار جنوب» است. کارگردانان در انتخاب بازیگر نیز ریسک می کنند و با گزینش صابر ابر در نقشی یکسر خاص و دور از این بازیگر به تجربه گرایی دست می زنند که اگرچه قابل تامل است اما دلیل چنین رویکردی نامشخص و مبهم می نماید. «یادگار جنوب» پس از گذشت دو سال حالا رنگ پرده را به خودمی بیند؛ فیلمی که به مدد داستان و حضور بازیگران ستاره اش انتظار فروش قابل توجهی از آن می رود که تا اینجا نتوانسته آنچنان که باید و شاید فاتح گیشه شود.
سینماخانه / حمید عبدالحسینی