رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • سه شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴
  • الثلاثاء ۲۷ جماد أول ۱۴۴۷
  • 2025 Tuesday 18 November

عطرآلود | سینما خانه | پایگاه خبری سینما، تئاتر و تلویزیون

خوشبو

(۱۴) یادداشت های کوتاه از جشنواره فجر ۴۱؛ «عطرآلود»

هادی مقدم دوست یکی از معدود فیلمسازانی است که با همین تعداد اندک آثار ساخته و به نمایش در آمده اش به یک سبک و لحنی خاص در جریان فیلمسازی اش دست یافته است. آثاری که می کوشند با فیلمنامه هایی کار شده و با طرافت مفاهیمی چون امید و میل به زندگی و یا […]


«عطرآلود» یک لبخند محزون است

هادی مقدم دوست با اشاره به اینکه آخرین ساخته او تلفیقی از شیرینی‌ و تلخی در میانه‌های امیدواری و ناامیدی است، فیلم «عطرآلود» را «لبخندی محزون» توصیف کرد. هادی مقدم دوست، کارگردان فیلم سینمایی «عطرآلود»، با اشاره به مضمون این فیلم گفت: تلخی و شیرینی، امید و ناامیدی و سختی و آسانی در زندگی غالب […]


گزارش تصویری سومین روز از چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر

به گزارش سینماخانه؛ در سومین روز از چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر، فیلم‌ های «پرونده باز است»، «سرهنگ ثریا» و «عطرآلود» در سینمای رسانه جشنواره (پردیس سینمایی ملت) به نمایش در آمد. چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در خانه جشنواره (برج میلاد) و سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) از […]


پوستر «عطرآلود» رونمایی شد

در آستانه شروع جشنواره فیلم فجر، از پوستر ملودرام سینمایی «عطرآلود» به کارگردانی هادی مقدم دوست و تهیه کنندگی یوسف منصوری رونمایی ‌به عمل آمد. به نقل از روابط عمومی پروژه پوستر رسمی فیلم سینمایی «عطرآلود» ساخته جدید هادی مقدم‌دوست به تهیه‌کنندگی یوسف منصوری و محصول سازمان سینمایی سوره برای حضور در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد. […]


۲۴ فیلم «سودای سیمرغ» را بیشتر بشناسیم

هادی مقدم‌دوست و محمدعلی باشه‌آهنگر دو چهره مهم سینمایی با فیلم‌های «عطرآلود» و «سینما متروپل» در بخش سودای سیمرغ چهل‌و‌یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با هم به رقابت می‌پردازند. ساعاتی پیش فیلم‌های بخش سودای سیمرغ این دوره از جشنواره فیلم فجر به دبیری مجتبی امینی و با نظر اعضای هیات انتخاب (متشکل از حبیب احمدزاده، […]


logo-samandehi

تبلیغات

یادداشت ویژه

نقد و تحلیل نمایش «تا هیچ چیز عوض نشود»

بازآفرینی، نه اقتباس؛ وقتی تئاتر از سینما عبور می‌کند به گزارش سینماخانه؛ نمایش «تا هیچ چیز عوض نشود» به نویسندگی و کارگردانی نیما آقاخانی، از نمونه‌های قابل‌توجه در روند تلفیق میان تئاتر آکادمیک و تئاتر تجربی است؛ اثری که ضمن حفظ پیوند با منبع اقتباس خود فیلم «کشتن گوزن مقدس» ساخته‌ یورگوس لانتیموس ــ توانسته است به بیانی مستقل، بومی و شخصی دست یابد. آقاخانی، که خود نقش مارتین را ایفا می‌کند، با اتکا به زبان بدن، فرم و میزانسن، جهانی می‌آفریند که در آن روایت به تدریج از منطق گفتار فاصله می‌گیرد و به قلمرو بیان فیزیکی وارد می‌شود. نمایش از همان آغاز، با حرکات یوگا و تمرکز بر بدن به‌عنوان ابزاری شناختی، مخاطب را به فضایی می‌کشاند که در آن مرز میان جسم و ذهن، واقعیت و رویا، به‌تدریج فرو می‌پاشد. این انتخاب، نه صرفاً یک حرکت زیبایی‌شناختی، بلکه بیانیه‌ای درباره‌ ماهیت جهان اثر است؛ جهانی که در آن، گفت‌وگوها کاهش می‌یابند و حرکت، فریاد و ریتم جایگزین زبان گفتاری می‌شود. بدین‌سان، فرم به‌عنوان زبان دوم اثر عمل می‌کند و به ابزاری برای بازنمایی تروما و خشونت بدل می‌گردد. طراحی صحنه‌ مینیمال نمایش شامل شاخه‌گل، کتاب، میز، صندلی، نیمکت و ویدئوپروژکتوری که تصاویری از خانه و کهکشان را بازتاب می‌دهد ــ در خدمت فضاسازی مفهومی اثر است. این عناصر به‌منزله‌ی نشانه‌هایی از خلأ، میل و نظارت عمل می‌کنند. علاقه‌ی استیو به نجوم و تلسکوپ، که به وسواس دید زدن بدل می‌شود، استعاره‌ای از میل به سلطه و کنترل پدرانه است؛ در مقابل، باب (پسر) با پیراهنی منقوش به اسکلت، تصویر مرگ و فروپاشی را تداعی می‌کند، و آنا مورفی (مادر) با سکوت سرد و انفعال خویش، بازتابی از زیست زنانه در ساختاری مردسالار است. ارجاعات اسطوره‌ای به روایت تروا، قربانی‌کردن و تقدیر، لایه‌ای فلسفی و تراژیک به اثر می‌افزاید. نمایش از این رهگذر، خشونت را نه حادثه‌ای فردی بلکه چرخه‌ای تکرارشونده در تاریخ انسان معرفی می‌کند؛ قربانیانی که همچون قهرمانان تراژدی یونان، در دام تقدیر گرفتارند و گریز از آن ممکن نیست. کارگردان در بخش‌هایی از اثر، از زبان اصلی فیلم و ویدئوهای تصویری بهره می‌گیرد تا پیوند میان جهان سینما و تئاتر را حفظ کرده و نوعی فاصله‌گذاری آگاهانه ایجاد کند. این دوزبانگی، مخاطب را از توهم واقعیت خارج و او را به سطح بازآفرینی هنری بازمی‌گرداند. چنین رویکردی، یادآور نظریه‌ی «فاصله‌گذاری برشتی» است که در آن تماشاگر به تماشاگرِ فعال و اندیشمند تبدیل می‌شود. طراحی صحنه و میزانسن‌ها در برخی لحظات، یادآور زیبایی‌شناسی مینیمالیستی لارس فون‌تریه، به‌ویژه در فیلم «داگویل» است؛ به‌ویژه در استفاده از فضاهای خالی، نشانه‌گذاری‌های صحنه و تأکید بر حضور فیزیکی بازیگران. جزئیاتی نظیر تکرار کنش روزمره‌ی پاک‌کردن عینک با پاچه‌ی شلوار، در ساختار نمایشی اثر به نمادی از تکرار، وسواس و روزمرگیِ بی‌جان بدل می‌شود. در لایه‌ای دیگر، نمایش به کاوش در مفهوم «تروما» می‌پردازد؛ تروماهای خانوادگی، روانی و جمعی که از سطح ذهن به بدن منتقل می‌شوند. جملاتی نظیر «پیکر تو محراب من است» یا صحنه‌هایی که به رشد بدن و جنسیت اشاره ...