یادداشت های ویژه جشنواره 43 فیلم فجر (۲۶)
پرویز شهبازی بار دیگر ثابت می کند که در ساخت چنین فیلم هایی شگرد دارد و اینجا برخلاف فیلم های قبلی به سراغ ساخت اثری با پلاتی کم جان تر از حیث قصه رفته است. در «رکسانا» هم کارگردان به دنبال طرح مسائل مبتلا به جوانان در جامعه است. اینکه فرد بدون اینکه مرتکب جرمی شده باشد؛ مجازات می شود. از خانه پدری نیز به نوعی رانده میشود و در نهایت به آغوش امن آب پناه می برد. شهبازی با طنازی خاص خود و بار دیگر با شیوه منحصر به فردش در انتخاب و هدایت نابازیگران موفق می شود تا مخاطب فیلمی دو ساعته را که نسبت به کارهای دیگرش کمتر قصه گوست؛ روی صندلی نگه دارد. شهبازی در رکسانا بیشتر شخصیت محور است تا قصه محور و همین امر می تواند برخی بینندگان را دچار خستگی و ملال کند و ریتم فیلم را برای عده ای کند جلوه نماید. یسنا میرطهماسب پدیده فیلم است و لحظات نگاه اش به دوستش یا نگاههای او به رکسانا در یاد ماندنی است. اسم اثر «رکسانا» است ولی فیلم، فیلمِ «فِرِد» است تا او. «رکسانا» به سان بهانه ای است تا فِرِد را بهتر بشناسیم. فِرِد و فِرِدها مجرم نیستند که مجازات شوند؛ بلکه قربانیان شرایط ناگزیر اجتماع خشمگین اند و باید راه حل را درجایی دیگر جست و جو نمود...
سینماخانه / حمید عبدالحسینی