عملیات دماوند
مستندی که یک واقعه تاریخی در دوره پهلوی دوم را که جز معدودی خبر و نقل قول چندان مطرح و پرآوازه نیست؛ دستمایه قرار داده. فیلم می کوشد تا با زاویه ای بی طرفانه به واکاوی ابعاد مختلف موضوع با حضور دو طیف و دونگاه فرضاً متفاوت بپردازد و در نهایت شمای واضح و مشخصی از اصالت موضوع را برای مخاطب پدیدار سازد. تصاویر آرشیوی به کار گرفته شده تا حد زیادی بکر و دست اول اند و از این منظر توانسته بر جذابیت های بصری فیلم بیفزایند.

یک قایق روی دریا
این یک فیلم بی پیرایه و ساده در خصوص محرومیت و رنج های مردمان نواحی روستایی است که با شروعی فوق العاده تماشاگر را باخود عجین می کند و هر چند که سایر بخش ها به قدرت و قوام اولیه نیست اما می تواند همچنان مخاطب را به ادامه ترغیب کند. تصویر دختر نوجوان مدرسه پشت کیک محقر تولدش سرکلاس درس یکی از به یاد ماندنی ترین قاب های مستندهای چند سال اخیر است وقتی که می فهمیم دخترک حتی معنی واژه آرزو را هم نمی داند چه رسد به اینکه بخواهد به سوال معلم اش برای داشتن یک آرزو پاسخ دهد. دخترک انگار از بس نخندیده، خندیدن را نیز از یاد برده است.

ماراتن به سوی خط باریک قرمز
فیلم سر و شکلی گزارشی دارد و درصدد است تا درخصوص در خطر بودن گونه ای از فوک ها و تلاش های به انجام رسیده در زمینه حفظ و مراقبت از آنها جنبه آگاهی بخشی داشته باشد. ارائه تصاویر درمان فوک ها و درد و رنجی که تحمل می کنند هم جالب و هم غمناک است و می تواند برای مخاطب نیز قابل دنبال کردن باشد اما مهم تر از اینه فیلمساز بین انتخاب یک لحن غیر رسمی و نزدیک به فعالان این عرصه و در پاره ای از قسمت ها لحنی خشک و جدی در نوسان است و همین امر علی رغم نکات مثبتی نظیر هشدار دهنده گی؛ جز نقاط منفی این اثر محسوب می گردد.
سینماخانه / حمید عبدالحسینی