- یکشنبه 21 آبان 1402 - 15:33
- کد خبر : 135855
- سینمای ایران » یادداشت ها

یک فیلم اتوبیوگرافیک که هنرش را در شخصیت پردازی و ارائه روایتی امروزین و جذاب به خوبی به نمایش می گذارد و علی رغم انتخاب روشی سخت در کاراکتر محور بودن اما با تاکتیک ها و عطف های مناسب موفق می شود تا ریتم و لحنی متوازن و شیرین را ایجاد کند که از جمله […]
یک فیلم اتوبیوگرافیک که هنرش را در شخصیت پردازی و ارائه روایتی امروزین و جذاب به خوبی به نمایش می گذارد و علی رغم انتخاب روشی سخت در کاراکتر محور بودن اما با تاکتیک ها و عطف های مناسب موفق می شود تا ریتم و لحنی متوازن و شیرین را ایجاد کند که از جمله عوامل موفقیت علاوه بر فیلمنامه و کارگردانی تا حد زیادی مرهون میرسعید مولویان و بازی به جا و کاملاً موثر او است. مشخص است مولویان نقش را به تمامی شناخته و درک کرده است. او حتی عصبانیت سهراب را هم با استایل و چهارچوب ویژه و منحصر به فرد لازمه کاراکتر اجرا می کند که پدید آمدن همچین هارمونی ایی اتفاقی نیست تا بتواند آدمی دوست داشتنی بیافریند. جنگل پرتقال موفق می شود ما را با شخصیت های خود همراه سازد و از دل این همذات پنداری آغشته به نوستالژی، حسی از شور و افسوس را توامان پدید آورد. وقتی در انتهای فیلم باد می خواهد مدرک تحصیلی را با خود ببرد انگار این مدرک ارزش اش را بیشتر از خاطرات می گیرد تا مدارج علمی و ما ناخودآگاه دلمان برای آن خاطره ها می تپد.
سینماخانه / حمید عبدالحسینی
نظرات