- شنبه 20 بهمن 1403 - 08:26
- کد خبر : 164500
- سینمای ایران » یادداشت ها

ابراهیم حاتمی کیا را حالا و با ساخت «موسی کلیم الله» می توان پرچمدار ورود به شکل دیگری از فیلمسازی در پیوند با تکنولوژی های جدید به حساب آورد که با ریسکی قابل ستایش درب های جدیدی را به روی سینما و تلویزیون ایران گشوده است و به تبع آن در سالیان آتی تحول شگرفی […]
ابراهیم حاتمی کیا را حالا و با ساخت «موسی کلیم الله» می توان پرچمدار ورود به شکل دیگری از فیلمسازی در پیوند با تکنولوژی های جدید به حساب آورد که با ریسکی قابل ستایش درب های جدیدی را به روی سینما و تلویزیون ایران گشوده است و به تبع آن در سالیان آتی تحول شگرفی را در تولیدات مختلف سینمایی و تلویزیونی خواهد پدید آورد. «موسی کلیم الله» در بعد تکنیکال دستاوردهای ارزشمندی را محقق نموده است و از این منظر فیلم توانسته استاندارهای فنی بالایی را ایجاد کند که جای هیچ گونه تردیدی در آن نیست اما گذشته از نکات مثبت بیشمار در این حوزه باید گفت فیلمنامه اثر می توانسته شکل خلاقانه تری به خود بگیرد و اگرچه بزنگاه های قصه بر همگان مشخص است اما در بازخوانی سینمایی یا تصویری می توان در عناصر غافلگیرانه تری را بدان اضافه نمود. موسی ابتدا با مقدمه مناسبی آغاز می شود و سعی می کند تا فرعون و درباریان اش را به مخاطب بشناساند اما به یکباره فیلم تغییر رویکرد می دهد و به سراغ مادر موسی می رود و تا انتها از این زاویه به قصه پرداخته می شود که به نوعی از گسست در رویکرد روایت حکایت دارد. در گروه بازیگری «موسی کلیم الله»، مریلا زارعی و فرهاد آئیش بیش از سایرین به چشم می آیند. تکنولوژی به جای آنکه در جوانب کار تعریف شود در متن و حتی ورای متن جای گرفته است و وسایه سنگین آن مانع از پرداخت به سایر عناصر به ویژه فیلمنامه گردیده است.
سینماخانه / حمید عبدالحسینی
نظرات