رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • السبت ۱۸ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Saturday 27 April
محمدرضا لطفی: جشنواره امسال یکی از بدترین دوره های خود را سپری کرد

جشنواره‌ای که هتریک کرد/ تکلیف «گشت ۲» با خودش روشن است

محمدرضا لطفی تهیه‌کننده و کارگردان سینما طی یادداشتی فیلم «گشت ۲» به کارگردانی سعید سهیلی را مورد بررسی قرار داد و درباره وضعیت جشنواره فیلم فجر هم نوشت. محمدرضا لطفی کارگردان و منتقد سینما یادداشتی درباره فیلم سینمایی «گشت ۲» نوشته است. در متن این یادداشت آمده است: «حالا که جشنواره سی و پنجم نفس […]

محمدرضا لطفی تهیه‌کننده و کارگردان سینما طی یادداشتی فیلم «گشت ۲» به کارگردانی سعید سهیلی را مورد بررسی قرار داد و درباره وضعیت جشنواره فیلم فجر هم نوشت.

محمدرضا لطفی کارگردان و منتقد سینما یادداشتی درباره فیلم سینمایی «گشت ۲» نوشته است.

در متن این یادداشت آمده است:

«حالا که جشنواره سی و پنجم نفس های آخر خود را می کشد و اعلام نامزدها شگفتی و خستگی منتقدان و خیلی از سینماگران را به سلامتی تکمیل کرد بد نیست چند کلامی صحبت کنیم.

بی شک و بی شک جشنواره امسال یکی از بدترین دوره های خود را سپری کرد و این بدترین با اعلام نامزدهای خود از سوی هیات داوران کار را هتریک کرد.

فیلم هایی که فقط فیلم بودند و نه سینما؛ آثاری که سازندگان آن مصلحان اجتماعی شده بودند که می خواهند به مخاطب درس اخلاق بدهند و خود را به شکلی نشان دهند که واکاو لایه های زیرین اجتماع هستند، که اصلا چنین نیستند و هیچ یک از این افراد کوچکترین بویی از جامعه شناسی و جامعه و درد اجتماع نه برده اند و نه خواهند برد و از همین روی تبدیل به مصلحانی باسمه ای و قلابی و فیک شده اند که فیلم هایشان کوچکترین اثری بر روی مخاطب و جامعه نمی گذارد.

در یادداشت قبلی عرض کردم که سینما در همه جای دنیا دو کارکرد دارد و لاغیر؛ یا حالت را خوب می کند و یا خط و مسیر فکری برایت باز می کند که حالا با نفس های آخر جشنواره بهتر می توانم پای حرفم بایستم که به جز دو، سه اثر بقیه هیچ یک از این دو کارکرد را نداشتند و چقدر کیمیاست قصه تعریف کردن در سینمای امروز که رکن و اول و اصلی هر فیلمی به حساب می‌آید.

بله! باز هم به جرات نود درصد آثار مشکل قصه تعریف کردن را داشتند. فراموش نکنید که قصه تعریف کردن و اساس و اصول آن ماقبل فیلمنامه است و هنوز وارد فاز فیلمنامه و تکنیک های آن نمی شود. اینکه شما اول باید بلد باشی قصه تعریف کنی و بعد قصه ات را با مهندسی تبدیل به فیلمنامه کنی…روی حرف من هنوز به مرحله فیلمنامه هم نمی رسید و در مرحله قصه گیر و گور دارد.

با این بحث به فیلم «گشت ۲» می رسم؛ فیلمی که به زعم من از معدود آثار به نمایش درآمده در جشنواره بود که شاخص بود. بله «گشت ۲» شاخص بود. شاخص بود چون تکلیفش با خودش مشخص است، قصه تعریف می کند. ادا و اطوار روشنفکری و عینک گرد بازی ندارد. ساخته شده تا حال تماشاگرش را خوب کند که می کند. ساخته شده تا مخاطب عام و انبوه را سرخوش کند. فیلمی که می خواهد قصه تعریف کند و همین کار را هم می کند. اینکه شما کیشلوفسکی می بینید و «گشت ۲» فیلم مورد علاقه شما نیست مشکل شماست، نه سینما. سینما نیاز به سینما دارد، نیاز به رنگ و نور و قصه دارد و نیاز به حال خوب دارد و نیازمند این است که تکلیف خود را بداند.

باور کنید و باور کنیم که حداقل چهل فیلم از این چهل و چهار فیلم آثار بلاتکلیفی هستند که خودشان هم نمی دانند برای چه قشر و مخاطبی ساخته شده است و نه می توانند حال تماشاگر را خوب کنند و نه آنها را به فکر ببرند و دلیل ساختش هم نامشخص هست.

بله! فیلمی که دلیل ساختش مشخص نباشد، نقشه راه نداشته باشد و نداند که برای چه مخاطب و برای چه منظوری ساخته شده است قطعا یک اثر بی تاثیر است و فراموش نکنیم که هنر هفتم فیلم نمی خواهد، سینما می خواهد، قصه می خواهد، رنگ و نور صحنه حرفه ای می خواهد که این موضوع در آثار امسال بسیار به چشم می خورد که آثار فیلم هستند و نه سینما.

«گشت ۲» فارغ از تمام کم و کاستی هایش سینما است و هدف دارد و می داند که برای چه منظور ساخته شده است. نمی خواهد شعار بدهد و حرف درشت بزند و این یعنی برگ برنده و برای همین با جرات اعلام می کنم که «گشت ۲» یک اثر شاخص است و نقشه راه دارد.

به زعم من سعید سهیلی در سینما آن طور که باید و شاید قدر ندیده است. او بلد است قصه بگوید و مخاطب فیلمش را می شناسد، این ها برای سینمای درس اخلاق ما و فیلمسازانی که ادعای مصلح اجتماعی را دارند حکم کیمیا را دارند و چراغ سینما را روشن می کند. اساسا فیلمسازی که به هدفش برسد فیلمساز موفقی است و فیلم اش هم فیلم موفقی است، از این رو سهیلی و «گشت ۲» را باید فیلمساز و فیلمی موفق قلمداد کرد و باید عینک گرد روشنفکری خود را از چشم برداشت و با نگاهی واقع بینانه به ماجرا نگاه کرد.

باید با دیدن این آثار پذیرفت که در سینمای ما کمتر کسی اصول تعریف کردن قصه را رعایت می کند و باید سینمایی که قصد خوب کردن حال مخاطب را دارد مورد حمایت قرار داد.

این فیلم نه مصلح اجتماعی است و نه درس اخلاق می دهد. این فیلم فقط می خواهد حال تماشاگر را خوب کند که ماموریت خود را به درستی انجام می دهد پس این فیلم اثر شاخصی است.

محمدرضا لطفی منتقد و کارگردان سینما»

منبع : مهر

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار