رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 13 خبر


  • یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • الأحد ۱۹ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Sunday 28 April
  • سه شنبه 11 اردیبهشت 1397 - 19:09
  • کد خبر : 20090
  • تئاتر
  • چاپ خبر : یک یادداشت برای دو اجرای متفاوت از یک نمایشنامه

نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو با دراماتورژی میکائیل شهرستانی و به کارگردانی مهدی ارجمند از ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۰ اجراهای خودش را در سالن خسرو شکیبایی تماشاخانه سه نقطه آغاز کرد و دیری نگذشت که اجرای دیگری از نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو به کارگردانی […]

نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو با دراماتورژی میکائیل شهرستانی و به کارگردانی مهدی ارجمند از ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۰ اجراهای خودش را در سالن خسرو شکیبایی تماشاخانه سه نقطه آغاز کرد و دیری نگذشت که اجرای دیگری از نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو به کارگردانی مهران یاراحمدی از ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۳۰ در سالن عمارت ارغنون (نوفل لوشاتو) به روی صحنه رفت تا مخاطبان پیش از پایان نخستین ماه از سال ۱۳۹۷ شاهد دو اجرای متفاوت از یک نمایشنامه باشند. در مطالب گذشته راجع به لزوم ایجاد یک فاصله زمانی از سوی مرکز هنرهای نمایشی بین دو اجرای متفاوت از یک نمایشنامه صحبت شد و اینبار با توجه به شرایط موجود، اجراها به نسبت به یکدیگر و به نسبت به مقتضیات نمایشنامه مورد نقد و بررسی قرار می گیرند.

ابتدا به نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو و به کارگردانی مهران یاراحمدی خواهیم پرداخت؛ نمایشی که می توان گفت ظاهری مدرن و روشنفکرانه دارد.

ایرادهای اجرا از دقایق نخست به چشم می آید وقتی که دزدی وارد خانه می شود و همسر دزد با خانه مورد سرقت قرار گرفته تماس می گیرد؛ اتفاقی که بدیهی ترین دلیل است برای اینکه تماشاگران با یک نور تخت مواجه شوند زیرا به طور حتم، وقتی دزدی شماره خانه مورد سرقتِ آینده را به همسرش می دهد، چراغ ها را نیز روشن می کند! از اینرو، طراحی صحنه و بازی با نورها با وجود اینکه مدرن و خلاقانه است ولی در تضاد با ماهیت اثر قرار می گیرد که از نکات منفی نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” به کارگردانی مهران یاراحمدی به شمار می رود.

عدم هماهنگی طراحی صحنه و بازی با نورها با ماهیت نمایشنامه “همه دزدها که دزد نیستند” به تحلیل نادرست و ایده های اجرایی ناهمگون با کلیت اثر مهران یاراحمدی در مقام کارگردان برمی گردد. وقتی یک کارگردان یک طراحی صحنه مدرن را برای اجرای خودش در نظر می گیرد، باید دلایل لزوم استفاده از طراحی صحنه و بازی با نورهای اینچنینی را برای مخاطبان در طول اجرا روشن کند و وقتی چنین اتفاقی نمی افتد، نخست، کارگردان و سپس طراح صحنه، محمدرضا رادمند را به بوته نقد می کشاند.

پیش از طراحی صحنه و بازی با نورها، باید از مورد دیگری سخن گفت : نوع نگاهی که کارگردان، مهران یاراحمدی به متن “همه دزدها که دزد نیستند” دارد، “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو را از تمام نکات بارز و حرف های مهم نمایشنامه نویس تهی می سازد و فقط وجهه روشنفکرانه دارد.

از دیگر نقاط ضعف نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو به کارگردانی مهران یاراحمدی می توان به زمان ۷۰ دقیقه ای اجرا اشاره کرد در صورتی که زمان مناسب اجرای چنین نمایشنامه ای بین ۵۰-۴۵ دقیقه است. از سوی دیگر، ریتم از نخستین دقایق از دست می رود. نمایش قادر نیست مخاطبان را با خودش همراه سازد و قبل از اینکه اجرا به نیمه برسد، حوصله تماشاگران را سر می برد.

بازی ها آنقدر اغراق دارد که باورپذیر نیست. در بین بازیگران، می توان از بازیگر نقش دزد نام برد که تا حدودی از پس اجرای نقش دزد بر می آید.

در صورتی که چشم بند دزدها و اسم نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” از طرح پوستر محمد موحدنیا حذف و نام دیگری جایگزین شود، می توان بدون ایجاد هیچ گونه تغییری از طرح پوستر در یک اثر متعلق به غرب وحشی بهره جست. محمد موحدنیا در طراحی پوستر به خوبی نمی تواند برای مخاطبان معرفی داستان داشته باشد. طرح پوستر عاری از جذابیت بصری است و برای بینندگان پوستر تمایلی برای تماشای اثر ایجاد نمی کند.

حالا نوبت به نقد و بررسی نمایش “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو با دراماتورژی میکائیل شهرستانی و به کارگردانی مهدی ارجمند می رسد.

مهدی ارجمند برای اهالی تئاتر نامی آشنا است زیرا او در سال های گذشته تجربه دستیار کارگردانی برای میکائیل شهرستانی را به دست آورده است که خودش دلیل خوبی برای تماشای “همه دزدها که دزد نیستند” را به تئاتری ها و مخاطبان تئاتر می دهد.

دراماتورژی صورت گرفته از سوی میکائیل شهرستانی روی متن “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو موجب می شود مخاطبان با اثری قابل اعتنا رو به رو باشند. همچنین، حفظ تعادل میان موقعیت های طنز موجود در نمایشنامه “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو و صحنه های جدی و حرف های مهم نمایشنامه نویس دیگر نکته بارز دراماتورژی میکائیل شهرستانی به شمار می رود.

در طول اجرا از بازیگران، بازی های خوب و قابل قبولی را از خودشان به نمایش می گذارند و بازیگران، تاکیدات موجود در دیالوگ ها را به درستی ادا می کنند که درک و تحلیل مناسب  نمایشنامه از سوی مهدی ارجمند، کارگردان “همه دزدها که دزد نیستند” را می رساند. در نهایت، باید برای هدایت خوب بازیگران و چینش مناسب میزانسن ها به مهدی ارجمند در مقام کارگردان خسته نباشید گفت.

جدا از بازی های خوب بازیگران، طراحی صحنه میکائیل شهرستانی به فضاسازی بصری برای مخاطبان کمک می کند و با یک طراحی صحنه کلاسیک و بهره گیری از یک نور تخت در تمام طول اجرا، حس و حال مناسب را بر فضای نمایش حاکم می سازد. اتفاقی که با طراحی لباس شیرین فرخنده نژاد ادامه می یابد و لباس ها به خوبی برای مخاطبان یادآور ما به ازاهای بیرونی هستند. طراحی گریم مهدیه دوستی و استفاده از طیف های رنگی سیاه و سفید به صورت یک نقاب کوچک روی بخشی از صورت بازیگران، از دیگر نقاط قوت اثر به شمار می رود و به صداقت ارجاع می دهد که از نکات مهم مورد اشاره در “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو است و با کلیت اثر، همخوانی دارد. در مجموع، با توجه به موسیقی های انتخاب شده به وسیله درسا شهرستانی، “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو با دراماتورژی میکائیل شهرستانی و به کارگردانی مهدی ارجمند، تجربه بصری و شنیداری لذت بخشی را برای مخاطبان پدید می آورد.

طرح پوستر و بروشور ندا رضایی با درک و تحلیل درست از نمایشنامه صورت می پذیرد زیرا یک موقعیت تیپیکال از زندگی یک دزد را به نمایش می گذارد که همیشه در حال فرار است و همچنین به موقعیت شخصیت اصلی “همه دزدها که دزد نیستند”، نقش دزد ارجاع می دهد که در خانه با صاحب خانه گیر می افتد. از اینرو، باید به ندا رضایی در مقام طراح پوستر و بروشور دست مریزاد گفت که به معرفی داستان می پردازد، از لحن طنز موجود در نمایشنامه “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو بهره می گیرد و حس و حال نمایش را برای بینندگان پوستر باز می آفریند همچنانکه به تعلیق دامن می زند.

سخن پایانی، مهران یاراحمدی و مهدی ارجمند، دو کارگردان اجرای متفاوت از نمایشنامه “همه دزدها که دزد نیستند” نوشته داریو فو، یکی در عمارت ارغنون (نوفل لوشاتو) و دیگری در تماشاخانه سه نقطه، نمایشنامه ای یکسان را با ایده های اجرایی گوناگون روی صحنه بردند که یکی مورد نقد و نکوهش قرار گرفت و یکی دیگر، مورد تشویق و تحسین. مهم ترین دلیل چنین اتفاقی را می توان در “نوع نگاه کارگردان ها” جُست زیرا نوع نگاه یک هنرمند، بیش و پیش از مقولاتی همچون تحصیلات دانشگاهی و تجربیات عملی، جایگاه هنرمند را در نزد باقی هنرمندان و حتی مخاطبان مشخص می سازد.

نوع نگاه یک هنرمند به اثر ساخته خودش، می تواند نوع نگاه مخاطبان را به خود هنرمند تا همیشه تغییر دهد!

 

در پایان بایستی به این نکته اشاره کرد که تماشاخانه های خصوصی همچون “عمارت ارغنون” با سرمایه گذاری ها فراوان و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات عدیده همواره سعی در فراهم نمودن فضای مناسب برای حضور دانشجویان و جوانان بر روی صحنه تئاتر را میسر نموده اند تا با درخشش این جوانان، آینده هنرهای نمایشی کشور هر چه بیشتر روشن شده و گامی مثبت برای رشد و تعالی فرهنگ و هنر و به ویژه تئاتر کشور برداشته شود.

 

سینماخانه / فرزاد جمشیددانایی

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار