رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • السبت ۱۱ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Saturday 20 April
  • پنجشنبه 8 شهریور 1397 - 17:09
  • کد خبر : 26294
  • تئاتر
  • چاپ خبر : “شبلی” از زبان محمدحسین صفری
در گفتگو باسینماخانه:

“شبلی” از زبان محمدحسین صفری

محمدحسین صفری در گفتگو با سینماخانه اظهار داشت: ” ستاره ی اپرای حلاج، پرواز همای است. من شبلی را آنگونه که او میخواست پر و بال داده ام”. مخاطبانی که “اپرای حلاج و کنسرت همای و گروه مستان” را در ایوان عطار کاخ سعدآباد به تماشا می نشستند، همگی روی یک نکته صحه می گذاشتند […]

محمدحسین صفری در گفتگو با سینماخانه اظهار داشت: ” ستاره ی اپرای حلاج، پرواز همای است. من شبلی را آنگونه که او میخواست پر و بال داده ام”.

مخاطبانی که “اپرای حلاج و کنسرت همای و گروه مستان” را در ایوان عطار کاخ سعدآباد به تماشا می نشستند، همگی روی یک نکته صحه می گذاشتند : بازیگر نقش “شبلی” بازی درخشانی را از خودش به نمایش می گذارد.

محمدحسین صفری، بازیگر نقش “شبلی” مدتی است تمام نگاه ها را به خودش معطوف کرده است. او از مرز چهل سالگی عبور کرده است و حالا امروز رو در رو و در مصاحبه اختصاصی با پایگاه خبری سینماخانه از تجربه بازیگری روی صحنه در اپرای حلاج می گوید.

– ممنونم از توجه شما و تعریفی که کردید. تجربه اپرای حلاج و درآوردن نقش شبلی بسیار سخت بود اما این اتفاق با وجود پرواز همای امکان پذیر شد.

– شاید مخاطبانی که با سابقه هنری محمدحسین صفری آشنایی ندارند، بیاندیشند که وی به طور ناگهانی تبدیل به ستاره اپرای حلاج شده است. از اینرو قصد دارم ابتدا مخاطبان با زبان خودت کمی با پیشینه هنری تو آشنا شوند؟

– من هم تئاتر خوانده ام هم سینما اما بیشترین فعالیتم در سالهای اخیر در حوزه مستندسازی، تصویر، فیلمنامه، عکس و شعر بوده است. در جشنواره های مختلفی جوایز متعددی کسب کرده ام. همچنین کتاب شعرم از طرف حوزه هنری با عنوان جنوبی ها در حال چاپ است.

باور بفرمایید، ستاره ی اپرای حلاج، پرواز همای است. من شبلی را آنگونه که او میخواست پر و بال داده ام.

– دوباره به متن حلاج و تاثیر همای بر خواهیم گشت. طبق صحبت ها و اطلاعاتی که پیش از مصاحبه به دست آوردم، مدت ها از صحنه تئاتر دور بودی و با حلاج دوباره به روی صحنه برگشتی، این اتفاق چه زمانی و به چه دلیلی افتاد؟

– من لیسانس تئاتر دارم و در دوران دانشجویی و در جشنواره های مختلفی با عنوان نمایشنامه نویس، کارگردان و بازیگر حضور داشته ام. پس از پایان مقطع لیسانس من به مستند سازی، فیلمنامه نویسی و فیلم سازی روی آوردم و از فضای نمایش روی صحنه فاصله گرفتم که البته الان متوجه شدم چه اشتباه بزرگی کرده ام. هر چند به واسطه غم نان بوده است.

– همیشه بازگشت دوباره به روی صحنه برای بازیگرانی که سال ها از صحنه دور بوده اند، سخت و حتی ترسناک است. چطور با چنین چالش سخت و ترسناکی کنار آمدی؟ تو در اپرای حلاج با مخاطبانی چند برابر مخاطبان اجراهای تئاترهای دانشجویی و جشنواره ای مواجه هستی که خودش امری ترسناک است.

– سوال بسیار خوب و هوشمندانه ای است. اجرای صحنه ای، چالش های فراوانی دارد و این چالش ها وقتی چند برابر و پیچیده تر می شود که شما در فرمی فراتر از یک تئاتر یا نمایش صحنه ای قرار می گیری و باید همطراز خواننده ی پرقدرتی مانند پرواز همای، در ترکیبی پیچیده ایفای نقش کنی. خب، بسیار سخت است که بتوانی در کنار شخصیت پرطرفداری چون همای دیده شوی. از همه این موارد که بگذریم، قرار است شخصیتی را بازی کنی که به لحاظ علمی درجه و اعتباری در خور در ادبیات عرفانی و در میان اهل صوفیه و حتی علمای اهل تصوف، سنت و شیعه دارد. بنابراین باید با این چالش سخت روبرو می شدم. اساسا من آدم کارهای سخت هستم چون ریشه در روستا و کارهای سختی چون معدن، کشاورزی و باغبانی دارم.

همچنین، نمی دانم چرا در حوزه ی بازیگری چندان ارضا نمی شوم و نویسندگی و کارگردانی است که روح مرا جلا می دهد و احساس خوبی سراپای مرا فرا می گیرد.

– انجام فعالیت های سخت در گذشته یکی از دلایلی است که ار لحاظ بدنی تو را در قالب شبلی می نشاند و در وهله نخست، برای تماشاگران شبلی در جسم تو باورپذیر می نماید. چند لحظه پیش، از غم نان حرف زدی و اینکه باعث شد تو از بازیگری و اجرای صحنه ای فاصله بگیری، چه شرایطی چنین اتفاقی را رقم زد؟ عرصه دانشگاه؟ کمبود سالن های اجرا برخلاف سالیان اخیر؟ میزان دستمزدها در آن سال ها؟

– بی مقدمه عرض کنم تئاتر و نمایش در آن سالها که ما در این حوزه تحصیل و اجرا داشتیم، درآمدی نداشت و متاسفانه اجراهای مهم در آن روزها دست چند گروه خاص و عزیزکرده بود. من در آن سالها باید خرج خودم، خانواده و دانشگاهم را نیز در می آوردم بنابراین به اجبار ناچار شدم از فضای تئاتر که بسیار هم دوستش می داشتم، فاصله بگیرم. هرچند برای مدتی افسرده ام کرد اما باید این اتفاق می افتاد و من وارد عرصه ی فیلمسازی، مستند سازی و فیلمنامه نویسی شدم.

– چنین شرایطی باعث شد تو به جای اینکه در دهه هشتاد بتوانی توانمندی های خودت را در عرصه بازیگری به نمایش بگذاری، در اواخر دهه ۹۰ و با حلاج شناخته شوی. فکر می کنی پرواز همای به چه دلیل تو را برای نقش شبلی انتخاب کرد؟ علی القاعده، بازیگران شناخته شده این روزگار می توانستند امروز روی صحنه حلاج باشند.

قسمت است دیگر. هر چه هست، خوش آمده است و خوش نشسته است. او گزینه های متفاوتی را نیز در نظر داشته است که بسیار چهره و معروف بوده اند اما همای برای کشاندن مردم به سالن بیشتر متکی به هنر خودش است، نه چهره ها. او از دل مردم برآمده است و برای مخاطبی، اثری هنری عرضه می کند که برای این رفتار پرواز همای، ارزش زیادی قائل است. در روزهای تمرین اپرای حلاج، من درگیر بازی در سریال بازی نقاب ها تولید شبکه دو به کارگردانی سیروس حسن پور بودم از اینروی، پرواز همای بخاطر تردیدی که در زمان بندی حضور من برای تمرینات داشت، به گزینه های دیگری فکر کرد اما با این وجود، به من اعتماد کرد و من پس از پایان تصویربرداری سریال بازی نقاب ها، به گروه اپرای حلاج پیوستم تا ایشان را برای خلق اثری اثرگذار در این روزها یاری کنم.

– خوش آمده است و خوش نشسته است. یکی از دلایلی که تو را برای ایفای نقش شبلی به گزینه مناسبی تبدیل می کند، تسلط تو به شعر و ادبیات می دانم و شعرهای منتشرشده از تو در روزنامه ها  و ساخت آثار مستند مرتبط با ادبیات گواه چنین مسئله ای است. فکر نمی کنی جدا از دلایل گفته شده از زبان خودت، تسلط به شعر بیشترین تاثیر را داشت؟ گزینه های دیگر ممکن بود مزیت اینچنینی نداشته باشند.

– شما پیوسته یک قدم جلوتر هستید. من اعتقاد دارم زندگی بدون شعر و ادبیات ممکن نیست. اپرای حلاج لایه های معنایی گوناگونی دارد و اقتباسی از متون مختلف است. در نوشتار دیالوگ ها، از صنعت بدیع و درستی بهره گرفته شده و به فضای شعر نزدیک است. در دیالوگها، آهنگ و وزنی است که به عنوان بازیگر باید مکاشفه می کردم و در ترکیب با عناصر دیگر اپرا، قرار می گرفتم. اگر غیر از این بود، قطعا با اثری چندپاره مواجه می شدیم اما این اتفاق به بهترین شکل در این اثر شکل گرفته و هر روز هم پخته تر می شود.

– نظر لطف شما است. ادای برخی دیالوگ ها به علت زبان انتخاب شده برای اپرای حلاج آنقدر سخت است که هر کسی توانایی ادای آنها را ندارد. همچنین از نکات جالب توجه در اپرای حلاج، حفظ یکدستی کلام در طول روایت با وجود اقتباس های صورت پذیرفته است. در طول تمرینات برای ایفای نقش، پرواز همای روی چه نکاتی برای شخصیت سازی شبلی تاکید داشت؟

– شما اشاره های درستی دارید و مشخص است که کار را با دقت دیده اید. در شکل گیری شخصیت شبلی، پرواز همای تاثیر بسزایی داشت؛ از نوع نگارش متن تا ایده ها. اولین نکته مهم در این رابطه پیدا کردن وجه دیوانگی شخصیت شبلی است. همای تاکید داشت که شبلی در زمانی به روایت این ماجرا می پردازد که پس از تایید امضای حکم قتل حلاج، پشیمان شده و به مرزی از جنون رسیده است. برای ما مهم بود که دیوانگی شخصیتی مانند شبلی، قطعا با دیوانگی و جنون آدم های معمولی تفاوت داشته باشد.

تمام داستان به صورت یک فلاش بک تعریف می شود و مخاطبان رفته رفته با جایگاه شبلی در داستان آشنا می شوند که از سوی دیگر، روایت گری شبلی برای داستان حلاج را برای آنها موجه می سازد. همانطوری که شبلی در آخر اپرا می گوید دیوانگی او از سر عاقلی است.

– در روزهای گذشته، شاهد درگذشت استاد عزت الله انتظامی و استاد سید ضیاء الدین دری بوده ایم و تو هم محضر استادی همانند عباس کیارستمی را درک کرده ای که وجوهش را می توان در آثارت دید، به نظرت از عباس کیارستمی چه چیز دیگری آموخته ای که تا ابد تاثیرش در وجود تو هویدا خواهد بود؟

– خدا رحمت کند عزت سینمای ایران و خالق کلاه پهلوی، استاد دری را. روحشان شاد. کسانی  که مکتب کیارستمی را درک کرده اند، جزو خوشبخت ترین ها بوده اند. من نیز این شانس را داشته ام. او تاثیر بسزایی در نظام فکری و اندوخته های هنری من داشته است. استاد همواره یک شاعرانگی لطیفی را در فیلمهای من دیده و گوشزد می کرده است. کیارستمی را نمی توانم از خودم، زندگی و آثارم حذف کنم. پیوندی عجیب با روح این بزرگمرد دارم و تند تند در دامن ترک مزرعه به دیدارش می روم، شعرهای تازه ام را برایش می خوانم و گپ و گفتی در مورد آنچه در ذهن دارم با او می زنم.

– روحشان شاد. آنها با تلاش و پشتکار توانستند به جایگاه امروزی دست یابند؛ واقعیتی که هنرجویان نادیده می گیرند و توقع دارند یک شبه ره صد ساله روند. اینکه رابطه مراد و مریدی اینچنینی با کیارستمی داری، جالب توجه است و موکد احترام به پیشکسوت است که ارزش پیشین خودش را از دست داده است. در ابتدای صحبت ها گفتی که نویسندگی و کارگردانی برای تو حال و هوای دیگری دارد و با وجود ایفای نقش در چند اثر، همچنان نویسندگی و کارگردانی را ترجیح می دهی. به تفاوت شیوه خلق یک داستان در نویسندگی و کارگردانی یا خلق یک نقش در بازیگری برمی گردد یا موضوع دیگری در میان است؟

– اگر عرض می کنم که علاقه مند به فعالیت در حوزه نویسندگی و کارگردانی هستم زیرا در آنجا، اندیشه و تفکر من بیشتر درگیر می شود و حوزه خلاقیت و تجربه های سخت و سنگین و اندیشمندانه است. حوزه بازیگری بیشتر با لذت همراه است و در عین حال، تفکر. اما احساس می کنم حوزه بازیگری، ذهن آدم را تنبل می کند و آدم دچار فرسایش می شود.

مضاف بر اینکه یک نویسنده و یک کارگردان آزادی عمل بیشتری نسبت به یک بازیگر دارند و خلاقیت آنها فرصت ظهور بهتری می یابد. در بازیگری خلاقیت و آزادی بازیگر به وسیله نویسنده و کارگردان در کنترل قرار می گیرد.

دقیقا همینطور است که می فرمایید.

– حرف پایانی؟

برای همه ی مردم ایران، خوشبختی و آرامش و شادی درونی آرزو می کنم و از همه دعوت می کنم به تماشای اپرای حلاج بیایند چون اتفاق مهمی است و قطعا تاثیراتی برجای خواهد گذاشت که تا مدت ها، در ذهن و قلب آنها برجای خواهد ماند.

سینماخانه / مصاحبه و عکس: فرزاد جمشید دانایی

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار