رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 12 خبر


  • شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • السبت ۱۱ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Saturday 20 April
  • پنجشنبه 18 خرداد 1402 - 13:36
  • کد خبر : 123963
  • تئاتر
  • چاپ خبر : کافه عاشقی کنسرت تئاتر نیست؛ نمایشی با موسیقی و شعر است

به بهانه اجرای نمایش کافه عاشقی که این شب ها در تماشاخانه شهرزاد به روی صحنه می رود با فرداد صفاخو بازیگر این اثر نمایشی و از هنرمندان باسابقه سینما، تئاتر و همچنین مدرس دانشگاه به گفتگو نشسته ایم. در ابتدا خود را معرفی و پاره ای از سوابق خودرا بیان کنید. فرداد صفاخو هستم. […]

به بهانه اجرای نمایش کافه عاشقی که این شب ها در تماشاخانه شهرزاد به روی صحنه می رود با فرداد صفاخو بازیگر این اثر نمایشی و از هنرمندان باسابقه سینما، تئاتر و همچنین مدرس دانشگاه به گفتگو نشسته ایم.

در ابتدا خود را معرفی و پاره ای از سوابق خودرا بیان کنید.

فرداد صفاخو هستم. بازیگر نمایش “کافه عاشقی”  علاوه بر بازیگری از دیگر فعالیت هایم می توانم به تدریس در دانشگاه ها در رشته بازیگری، ترجمه کتب تخصصی بازیگری از جمله کتاب “لی استراسبرگ”، تالیف رمان، چندین نمایشنامه و فیلمنامه نام ببرم.

چه شد بازی در این اثر را پذیرفتید؟

مدتی بود از گروه تئاتر پنجره به مدیریت آقای سیدجلال الدین دری دور بودم. ولی دوباره دعوت به همکاری شدم. حدود بیست سال از آشنایی ما می گذرد و ایشان ۴ کار قبلی گروه را در واقع به نوعی برای من  نوشتند. بنابراین شناخت کاملی روی نگاه ایشان به ادبیات، و نحوه پرداخت نقش و نمایشنامه داشتم. در واقع هر دو می دانیم از متنی که پیش روست، چه می خواهیم.

فرآیند نزدیک شدن شما به این نقش به چه شکلی انجام شد؟

آقای دری کاملاً در جریان نوع نزدیک شدن من به نقش هستند به گونه ای که وقتی متن را به من می دهند، می دانند که من به کنکاش و تحلیل آن می پردازم و این ممکن است زمان بر باشد. یعنی حدود سه چهار روز تا یک هفته روی نقش کار می کنم تا به قول معروف نقش را از آن خود کنم. ویژگی هایی را از خودم به نقش بدهم و یا ویژگی هایی از نقش را درون خودم نهادینه کنم. این شناخت ایشان یک امتیاز بسیار مهم در همکاری من با آقای دری است. در نهایت آنچه خلق کرده ام را روتوش می کنند و به من اجازه خلاقیت می دهد.

از جمله ویژگی های اساسی این پروژه برای شما چه بود؟

یکی از ویژگی های اساسی این کار بر خلاف نگاه عده ای از دوستان و حتی بازیگرانی که این متن را خوانده اند این است که “کافه عاشقی” اصلا یک کنسرت تئاتر نیست. بلکه نمایشی است که به فراخور متن و سوژه موسیقی و شعر وارد آن می شود.

شناخت دقیق آقای دری نسبت به ادبیات، سازهای موسیقی، شعر و ترانه و همچنین پیوند نزدیک و همیاری بسیار خوبی که ایشان با پیمان خازنی آهنگساز کار دارند منجر به نگارش یک اثر نمایشی فاخر شده است. من این تشریک مساعی و جواب درخشانی که از آن گرفته اند را به فال نیک می گیرم. البته حضور خوانندگان حرفه ای و با اخلاق و ساعی در این اثر نیز از دیگر ویژگی های بارز آن است.

شرایط امروز تئاتر را چطور ارزیابی می کنید؟

از نظر من نظارت بر نمایش ها و تماشاخانه ها بسیار مهم است. من دولت و مرکز هنرهای نمایشی را متولی اصلی این نظارت می دانم. باید بودجه ای مکفی برای گسترش و تولید اثر فاخر نمایشی در نظر گرفته شود. چون متاسفانه به عنوان یک مدرس بازیگری شاهد آن هستم که در کلاس ها دانشجویی با چندین رزومه نمایشی دچار نخوت و غرور است و در مقابل یادگیری و ارتقاء سطح دانش، مقاومت می کند و این ناشی از همین عدم نظارت بر کیفیت و چگونگی اجرای یک اثر به ویژه در تماشاخانه های خصوصی است. زندگی یک هنرمند می تواند از طریق تئاتر بگذرد. لیکن همین عدم حمایت درست و نظارت منجر به بروز مشکلات عدیده شده است. الان زمان حرف زدن نیست و دیگر وقت آن است که با حضور کارشناسان نخبه، این نتایج به صورت عملی برای حمایت از هنر نمایش و هنرمندان آن، عینیت پیدا کند.

من از آن جمله بازیگرانی هستم که بعد از دریافت رضایت کارگردان از نقشم، دست روی دست نمی گذارم و همچنان به پویایی و خلاقیت در آن ادامه می دهم. با مخاطبینی که بعد از هر اجرا لطف دارند و ما را تشویق می کنند صحبت می کنم و نظرات آن ها را جویا می شوم حتی افراد معدودی که ممکن است نسبت به کار انتقادی داشته باشند نیز محق هستند. لیکن در این ایام با تعداد محدودی تماشاگرنما نیز سر و کار داریم که متاسفانه انتقادات نابجا و غیرحرفه ای در مورد کار بعضی دوستانم در این اثر نوشته اند که جز غرض ورزی چیزی از آن ایفاد نمی شود. امیدوارم این چراغ نیم سوزی که در تاشاخانه ها روشن است را با این ستیزه جویی ها به سمت خاموشی سوق ندهیم.

از دید شما بازیگری امروز در چه جایگاهی قراردارد؟

از سال ۵۹ شروع به فعالیت کرده ام و مدیران زیادی دیده ام. متاسفانه مدیران جوان با تخصص های مربوطه بسیار کم هستند. باتوجه به اینکه چهل سال است در این حرفه مشغول هستم. فقط یکبار آن هم در زمانی که یکی از سریال هایم در تلویزیون پخش می شد در جشنواره ای به عنوان داور حضور داشتم و دیگر به سراغ ما به عنوان متخصصین با تجربه این حرفه نیامده اند. در یک جمله باید بگویم که متاسفانه  هیچ احترام و اهمیتی برای پیشکسوت قائل نیستند. چه به لحاظ بعد فنی و تحصیلات و تخصص و چه به لحاظ تجربه اندوخته سالیان. امیدوارم بعد از اینکه برخی متولیان از این سمت ها رفتند در خلوت خود متوجه شوند که چگونه با پاره ای تصمیمات صحیح جلوی خیلی از اتفاقات مثبت را گرفته اند. وقتی این احترام از جانب پاره ای متولیان و مدیران صورت نمی گیرد متاسفانه تسری آن در بین هنرجویان و دانشجویان را هم می بینیم که گاهاً حرمت و احترام میان پیشکوست و استاد با شاگردانش پاسداشته نمی شود. این ضعف بسیار بزرگی برای هنر یک مملکت است.

برنامه های آتی خود را دراین عرصه شرح دهید؟

تا زمانی که مشغول به کار هستم در خلوت خودم انرژی بیشتری برای تولید و ایجاد یک اثر می گذارم. در حال حاضر هم یک متن نمایشی آماده دارم به نام “اما بدان آسمان پر ستاره بر فراز ماست” که کار مشترک من و همسرم هست که در حال تمرین با دانشجویان مستعد و با انگیزه هستیم. یک فیلمنامه برای نمایش خانگی، تحت عنوان “یک داستان واقعی” آماده دارم که به محض محیا شدن شرایط مالی آن کلید خواهد خورد و در انتظار این هستم که در کارهای خوب تصویری بازی کنم.

حرف پایانی؟

در مورد معیشت هنرمندان باید بگویم مثلاً در پاره ای مشاغل انواع وام ها، بورسیه ها، امکانات رفاهی و برخورداری های مختلفی وجود دارد. لیکن من به عنوان یک عضو خانه تئاتر و سینما هیچ کمک و مساعدتی از جانب نهادهای مربوطه دریافت نکرده ام. این در حالی است که دائماً می شنویم که متولیان در حال برگزاری جلسات و… برای رفع مشکلات ما هستند. اما علی رغم برخی اتفافات مثبت، عملاً دستاوردهای قابل اعتنایی دراین زمینه مشاهده نمی گردد.

سینماخانه / گفتگو: حمید عبدالحسینی – برگردان : آرام نیک بین

 

گزارش تصویری نمایش «کافه عاشقی»

 

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار