- پنجشنبه 20 آذر 1404 - 17:17
- کد خبر : 181904
- تئاتر

به گزارش سینماخانه؛ در «داستان چوانگ تسو»، سادگی صحنه و عمق اندیشه در هم میآمیزند تا سفری ذهنی شکل گیرد. سفری که بازیگران با ارتباطی سیال و موسیقی دلنشین همراه میشوند و مخاطب را میان خیال و واقعیت معلق نگه میدارند. نمایش «داستان چوانگ تسو» به نویسندگی داریوش رعیت و طراحی و کارگردانی حامد عقیلی، […]
به گزارش سینماخانه؛ در «داستان چوانگ تسو»، سادگی صحنه و عمق اندیشه در هم میآمیزند تا سفری ذهنی شکل گیرد. سفری که بازیگران با ارتباطی سیال و موسیقی دلنشین همراه میشوند و مخاطب را میان خیال و واقعیت معلق نگه میدارند.
نمایش «داستان چوانگ تسو» به نویسندگی داریوش رعیت و طراحی و کارگردانی حامد عقیلی، کوششی هوشمندانه برای بازآفرینی فضای ذهنی و فلسفی یکی از مهمترین متفکران چین باستان است؛ نمایشی که میان سادگی بیرونی و پیچیدگی درونی تعادل خاصی برقرار میکند و مخاطب را از همان لحظات نخست وارد جهان تأملبرانگیز چوانگ تسو میسازد.
یکی از نخستین وجوهی که خود را عرضه میکند، صحنهپردازی مینیمال نمایش است. در ظاهر ساده، اما کاملاً کارکردی؛ صحنهای که بدون شلوغی و تزئینات اضافی، تمام ابزار لازم را در اختیار بازیگر میگذارد تا جهان خیالی و واقعی چوانگ تسو را بسازد. این سادگی، در هماهنگی کامل با فلسفهی موضوع نمایش است: جهان مینیمال بیرونی در برابر جهان پیچیده و بیمرز درونی.
در بخش اجرایی، گاهی ریتم نمایش کند میشود؛ کندیای که اگرچه ممکن است برخی از تماشاگران را از ریتم مطلوب درام دور کند، اما در عین حال بخشی از ماهیت اثر است: مکثهایی برای فرو رفتن در تأملات و پرسشهای فلسفی که متن و ساختار نمایش را شکل میدهند.
در میان بازیها، بازیگر نقش پروانه درخشانترین حضور صحنه را رقم میزند. حرکات فرم، کیفیت فیزیکی بدن، و بیان غیرکلامی او لحظاتی شاعرانه خلق میکند؛ لحظاتی که بهخوبی با مضمون نمادین پروانه در فلسفهی چوانگ تسو پیوند میخورد. این نقش، نقطهی اتصال خیال و واقعیت است و بازیگر توانسته این دوگانگی را به شکل ملموسی به صحنه بیاورد.
موسیقی جذاب و دلنشین نمایش نیز در شکلگیری فضای شاعرانه و شرقی اثر نقش تعیینکننده دارد. موسیقی نهتنها همراهیکننده، بلکه روایتگر است؛ پلی میان ذهن تماشاگر و جهان فلسفی چوانگ تسو.
بازیگران نمایش در بیان دیالوگها و اجرای فراز و فرودهای احساسی، ارتباط مؤثری با مخاطب برقرار میکنند. آنها مخاطب را در وضعیتی معلق میان رؤیا و واقعیت نگه میدارند؛ وضعیتی که جوهرهی تفکر چوانگ تسو است. طراحی لباس و گریم نیز با بهرهگیری از عناصر نمادین چین، این فضای شرقی و خیالانگیز را تقویت میکند.
متن نمایش سرشار از نمادها، استعارهها و پرسشهای فلسفی است؛ از رؤیای پروانه گرفته تا گفتگوهای شاعرانه و موقعیتهای ذهنی. نمایش بیشتر از آنکه یک روایت خطی و داستانمحور باشد، سفری ذهنی و فلسفی است؛ تلاشی برای نزدیک کردن مخاطب به جهانبینی چوانگ تسو. همین امر باعث میشود نمایش در لحظاتی به تجربهای صرفاً ذهنی نزدیک شود و ممکن است برای برخی از تماشاگران کمتر آشنا با زبان نمادین، کمی دشوار یا مبهم جلوه کند.
با این حال، «داستان چوانگ تسو» در مجموع موفق میشود فلسفهای کهن را در قالبی معاصر، قابل لمس و صحنهای زنده بازآفرینی کند. تماشای این نمایش همچون ورود به رؤیای یک فیلسوف است؛ جایی که مرز میان خود و جهان، میان بیداری و خواب، در هم میشکند. اثر با سادگیِ بیرونی و عمقِ درونیاش، مخاطب را دعوت میکند تا از نو دربارهی «بودن» بیندیشد.
اتابک نادری، آرش نوذری، پریزاد سیف و جواد اسماعیلی در این نمایش ایفای نقش میکنند و سونیا ملکی و ستاره صائبی نیز بهعنوان بازیگران فرم و حرکت در «داستان چوانگ تسو» حضور دارند.
سینماخانه / سهیلا انصاری
نظرات