رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • الأربعاء ۲۲ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Wednesday 1 May
  • چهارشنبه 13 تیر 1397 - 16:00
  • کد خبر : 23170
  • تئاتر
  • چاپ خبر : تجربه های تماشا در کنار کودکان- قسمت دهم
احترام به هوش و ذکاوت کودکان

تجربه های تماشا در کنار کودکان- قسمت دهم

مجموعه گزارش های “تجربه های تماشا در کنار کودکان” در دهمین قسمت به نقد و بررسی نمایش “بزک زنگوله پا” نوشته محمود بهادری و به کارگردانی شیرین کاشفی خواهد پرداخت که از ۱۰ خرداد ماه ۱۳۹۷ در تالار هنر به روی صحنه رفته است. من همیشه به کودکان به چشم موجوداتی باهوش می نگرم و […]

مجموعه گزارش های “تجربه های تماشا در کنار کودکان” در دهمین قسمت به نقد و بررسی نمایش “بزک زنگوله پا” نوشته محمود بهادری و به کارگردانی شیرین کاشفی خواهد پرداخت که از ۱۰ خرداد ماه ۱۳۹۷ در تالار هنر به روی صحنه رفته است.

من همیشه به کودکان به چشم موجوداتی باهوش می نگرم و آنها واقعا باهوش هستند از اینرو، “تجربه های تماشا در کنار کودکان” در جهت احترام به هوش و ذکاوت کودکان تماشاگر امروز و کنشگران فردای جامعه به وجود آمده است و کمک به انتخاب و تماشای یک اثر نمایشی مناسب کودک در تئاتر، سینما و تلویزیون، یکی از راه های ارزش گذاری به هوش کودکان است.

نمایشنامه “بزک زنگوله پا” نوشته محمود بهادری با نگاهی به داستان کهن “شنگول، منگول و حبه انگور” به نگارش درآمده است و از برخی تکنیک های نمایش های آئینی سنتی ایرانی از قبیل بدل پوشی و تعزیه در ساختار روایت بهره می برد که از نقاط مثبت اثر به شمار می رود. حضور راوی در اینجا بر خلاف نمایش “گرگ سیاه و زشت که اصلا نمیشه درباره اش نوشت” نوشته میثم عباسی به خوبی روی اثر می نشیند و به پیشبرد روایت یاری فراوانی می رساند. نقطه اوج مهارت نویسنده در دیالوگ نویسی ها، صحنه رجزخوانی در پرده پایانی است و به خوبی، فضای نبرد و جنگ آوری را در نظر مخاطبان مجسم می سازد. ترانه های بارمان اهورا به ویژه در اشعار جادوگر، آسیابان و عطار در خلق شخصیت ها، راهگشا و از دیگر نقاط قوت اثر است. در پرده های اول و دوم، نمایشنامه به وفور به لکنت می افتد و در پیشبرد روایت، دست و پا می زند که موجب افت و خیزهای ریتمی می شود؛ مشکلی که از اواسط پرده دوم و شروع پرده سوم رفع می شود و ریتم مناسب را باز می یابد. صحنه نیروی حیوانات و اعطای بخشی از خصوصیات هر یک از حیوان ها به بُزی، مادر شنگول، منگول و حبه انگور غیرقابل باور می نماید زیرا ناگهان و بدون مقدمه در پرده سوم، چنین اتفاقی به وقوع می پیوندد و هیچ پیش زمینه ذهنی برای مخاطبان وجود ندارد. توبه کاری در خط روایی گرگ علی السویه است و در صورتی که گرگ توبه کار نباشد، هیچ خللی در روند داستان و شخصیت پردازی گرگ به وجود نمی آید. در مجموع، نمایشنامه “بزک زنگوله پا” را می توان یک نمایشنامه متوسط ارزیابی کرد.

همه بازیگران، بازی های خوبی را از خودشان به نمایش می گذارند که در بین آنها، امیرمحمد انصافی، بارمان اهورا، داوود معینی کیا و مینا مقامی زاده بیش از بقیه درخشان ظاهر می شوند.

شیرین کاشفی در مقام کارگردان از تکنیک های گوناگون بهره می برد ولی در نهایت، تکنیک ها به یک انسجام ساختاری قابل قبول در طول اثر منجر نمی شوند. کندی ریتم بازی ها، بزرگترین لطمه را به “بزک زنگوله پا” می زند و در پرده اول، حوصله مخاطبان را سر می برد که با افزایش ریتم به راحتی قابل حل است. همچنین، وی در میزانسن دهی به بازیگران و هدایت عوامل اجرایی با اغماض عملکرد قابل قبولی دارد.

مهبد فیضی در مقام طراح حرکت به درستی حق مطلب را ادا می کند هر چند که وجود گروه حرکت به شلوغی صحنه می افزاید و عدم وجود گروه حرکت در ساختار نمایشی “بزک زنگوله پا” به یکدستی اثر یاری بهتری می رساند. آهنگسازی سهند بهادری و بارمان اهورا در فضاسازی حسی و عاطفی به ویژه در صحنه ربایش فرزندان بزک زنگوله پا و گذار به سمت تراژدی دست مریزاد دارد و باید به آنها برای خلق چنین تجربه سمعی خوبی برای مخاطبان تبریک گفت. سمانه حسینی در مقام طراح صحنه و لباس با درختچه های یونولیتی جایگذاری  شده کنار صحنه پیش از شروع نمایش، مخاطبان را به فضای جنگل پرتاب می کند و سپس فضاسازی با طراحی گریم و ماسک حسین تبریزی ادامه می یابد که هنرمندی حسین تبریزی در نمایش شقاوت گرگ به وضوح در نوع گریم و ماسک بارمان اهورا قابل مشاهده است. طرح پوستر “بزک زنگوله پا” از به هم ریختگی مفرط فونتی رنج می برد و رنگ زرد نوشتار با شباهت به رنگ پس زمینه پوستر، خوانش را برای مخاطبان سخت می سازد همچنین، به مرور چشمان مخاطبان را می آزارد. طرح اصلی پوستر با حالتی قاب عکس گونه و وجود یک گرگ و یک بز و گلها و سبزه ها در اطراف قاب، شاید برای مخاطبان جذابیت بصری بیافریند ولی به دلیل حالت چهره و طرز قرارگیری مبهم شخصیت ها، در ایجاد تعلیق و معرفی موجز داستان ضعیف است. رامین بهادری در طراحی صفحات داخلی بروشور با فونت های شسته رفته و فاصله گذاری های خوب بین سطور عملکرد قابل قبولی دارد.

در قسمت های بعد، منتظر نقد و بررسی های متفاوت و جدید در مجموعه گزارش های “تجربه های تماشا در کنار کودکان” باشید.

سینماخانه / فرزاد جمشیددانایی

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار