رفتن به بالا

اخبار سینما، تئاتر و تلویزیون

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • الإثنين ۲۰ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Monday 29 April
  • چهارشنبه 13 دی 1396 - 15:04
  • کد خبر : 15129
  • تئاتر
  • چاپ خبر : ستاره هایی که دیگر ستاره نیستند!

در حالی اجرای نمایش آخرین بازی به نویسندگی محمود استادمحمد در خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه رفت پایان می یابد که سال گذشته در چنین روزهایی، اثر دیگری از محمود استادمحمد با نام “دیوان تئاترال” در تماشاخانه های گوناگون سطح شهر تهران به روی صحنه می رفت و امسال نوبت به “آخرین بازی” رسیده […]

در حالی اجرای نمایش آخرین بازی به نویسندگی محمود استادمحمد در خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه رفت پایان می یابد که سال گذشته در چنین روزهایی، اثر دیگری از محمود استادمحمد با نام “دیوان تئاترال” در تماشاخانه های گوناگون سطح شهر تهران به روی صحنه می رفت و امسال نوبت به “آخرین بازی” رسیده بود. نمایشی که به روزگار ستاره های سال های دور فیلم های فارسی پس از وقوع انقلاب اسلامی و مهاجرت آنها به ینگه دنیا می پردازد و دردها و رنج های آنها را در بستری دراماتیک روایت می کند.

حسین توکلی که همزمان بازیگری و کارگردانی آخرین بازی را بر عهده داشته است، از پس ایفای نقش به خوبی برمی آید و با توجه به فیزیک جسمی و نوع گریم انجام شده روی صورت به خوبی یادآور قهرمانان سال های دور فیلم فارسی است.

اینکه حسین توکلی به خوبی از پس ایفای نقش برآمده است به بازیگر نقش مقابل او نیز بازمی گردد. محمدرضا آزادفرد نیز در نقش حیدر با بازیگر نقش شروین بده بستان های مناسبی دارند. حیدر در مقابل شروین یادآور یکی از فیلم های خوبی است که شروین بازی کرده است از اینرو، شروین به تعمد نشات گرفته از مسائل روانی هیچگاه اسم او را به درستی بر زبان نمی آورد که در دقایق ابتدایی، شکایت حیدر را در پی دارد. حیدر در صحنه های آغازین به مثابه نوچه ی شروین به نظر می رسد زیرا تمامی دیالوگ های او را در فیلم ها از حفظ است و در مواقعی که شروین بلوف می زند، لب از لب باز نمی کند تا زمانی که مشاهده می کند شروین خودش بت رویاهای حیدر را شکسته است، پرده ی آخر به اوج هیجان می رسد و حیدر تبدیل به آینه تمام نمای شروین می شود.

از نکات مثبت نمایشنامه آخرین بازی این است که نسبت به گذشته سینمای ایران و بازیگران آنها منظور فیلم فارسی است با نگاهی مطلق نگر نمی نگرد و دستاوردهای هر چند کوچک آنها را زیر سوال نمی برد.

طراحی صحنه به خوبی در وهله اول خانه مردی را نشان می دهد که عشق فیلم است و با ورود بازیگران به صحنه، صحنه تعریف کننده شخصی می شود که بازیگر سال های دور سینما بوده است از اینرو، طراحی صحنه موجز بوده است. افکت های نوری و صداها به ویژه در صحنه شب بارانی به درستی اجرا شد. آهنگ های پخش شده در صحنه ها همگی آهنگ های قدیمی هستند که یخ زدگی در گذشته را تداعی می کنند و طراحی لباس نیز همسو با نمایشنامه است و فضاسازی ها به خوبی رعایت شده است.

وقتی حیدر از مرام لات های تهران قدیم سخن می گفت، ناگاه داریوش ارجمند را در صحنه های آشنایی او با اکبر عبدی در فیلم آدم برفی برای تماشاگر یادآور می شود. همچنین شخصیت شروین نیز یادآور قیصرهایی بود که امروز دیگر خبری از حضور آنها نیست و باید در جاهایی دنبال آنها گشت که نباید دنبال آنها گشت.

و هنرمندان را همچنان در دوران اوج روی دست می برند و در هنگامی که از دوران اوج فاصله می گیرند،حتی متعصب ترین هوادان نیز آنها را به خاطر نمی آورند. وضعیتی که بسیار دلهره آور است…

سینماخانه / خبرنگار و عکاس: فرزاد جمشیددانایی

اخبار مرتبط

نظرات



آخین اخبار