- سه شنبه 27 اردیبهشت 1401 - 11:56
- کد خبر : 97184
- تئاتر
به گزارش سینماخانه؛ به بهانه روی صحنه رفتن نمایش «خرگوش»، گفتگوی اختصاصی داشته ایم با فرزانه سکوتی بازیگر این نمایش: لطفا خودتان رو معرفی کنید و از فعالیت هاتون برای مخاطبان سینماخانه بگویید با سلام ، من فرزانه سکوتی هستم. از سال ۷۷ شروع به فعالیت کردم و این بخت را داشتم که در خدمت استاد سمندریان […]
به گزارش سینماخانه؛ به بهانه روی صحنه رفتن نمایش «خرگوش»، گفتگوی اختصاصی داشته ایم با فرزانه سکوتی بازیگر این نمایش:
لطفا خودتان رو معرفی کنید و از فعالیت هاتون برای مخاطبان سینماخانه بگویید
با سلام ، من فرزانه سکوتی هستم. از سال ۷۷ شروع به فعالیت کردم و این بخت را داشتم که در خدمت استاد سمندریان شاگردی کنم. اولین اجرام هم کار دایره گچی قفقازی بود که در همان سال روی صحنه رفت و بعد از آن هم در کنار سایر هنرجویان و دوستانی که همدوره بودیم در کلاس استاد کار کردم. البته چندسالی به دلیل ادامه تحصیل و مشغولیتهایی از این دست، از صحنه فاصله گرفته بودم.
در خصوص کاراکترتون در نمایش خرگوش بگید و اینکه چطور شد بازی در این نمایش رو پذیرفتید.
پاییز سال گذشته بود که خانم زاهدی تازه به ایران آمده بودند و من بهواسطه یکی از دوستان، به گروهشون معرفی شدم. در ابتدا هیچ چشماندازی از نقش و اجرا نداشتم و هنوز در مورد نقشها صحبتی نشده بود. همه نقش ها رو اتود میزدیم. اما در پایان دورخوانیها ایشون نقش مادر نمایشنامه را به من پیشنهاد دادن. فانتزی بودن نقش و اثر برام بسیار جالب و البته کمی سخت و چالشبرانگیز است چون تا بهحال نقش مشابهی ایفا نکرده بودم. این شکستن قالب برای ایفای نقش مادر این اثر، خیلی چیزها را به من آموخت.
در قالب یک سوال کلی، میخواهم نظرتان را در مورد حال و احوال بازیگری تئاتر در شرایط فعلی جویا شوم.
خوب من اگر بخواهم دقیقتر صحبت کنم، موارد زیادی برای درد دل کردن هست ولی سعی میکنم خلاصه کنم. مثلاً همین شرایط حضور تماشاگر که البته به شرایط اجتماعی این روزها برمیگردد و عدم تناسب ان با هزینههای اجرا رفتن کار، از اجاره سالن و گریم و لباس و … گرفته تا تدارکات، باعث می شود ناچاراً گروه اجرایی بلیط ۷۰ هزار تومانی را برای تماشای کار در نظر بگیرد. فرض کنید یک خانواده ۴ نفره باید در یک شب ۲۸۰ هزارتومان برای تماشای یک نمایش هزینه کند و این در مقایسه با درآمد یک خانواده متوسط مبلغ قابل توجهی است. ما هم که در این حرفهایم جدا از مردم نیستیم و ما هم درگیر همین مسایل و مشکلات جامعهایم. روشن نگهداشتن چراغ تئاتر مثل نگهداشتن خانه پدری است. کارکتر مادر یک مونولوگ با این عبارت دارد که میگوید: “یک مادر موریانههایی که دارن ستونهای خونهش رو نابود میکنن به خانوادهش نشون نمیده.” در جواب سوالی که پرسیدین عقیده دارم این موریانهها را باید بههم نشان بدهیم و برایش فکری هم بکنیم تا این ستونها و خانه را حفظ کنیم. ببخشید اگر صحبتهام تلخ بود، ولی واقعاً امیدوارم ضمن برطرف شدن مشکلات اجتماعی و اقتصادی، رونق تئاتر و هنر هم صدچندان بشود. اما به نظر من در زمانهای که آدمها از هم دور شدن و صمیمیتی وجود نداره، تئاتر فضایی برای صمیمیت و همدلی است. آرزو میکنم که تئاتر با همه مشکلاتش دوام بیارد.
سینماخانه
گفتگو : حمید عبدالحسینی
برگردان : آرام نیک بین
عکاس : عرفان بیاتیان
هماهنگی: فراز شیخ حسنی
نظرات